۱۲ پاسخ

حوابشون معضله
بی غذاییشون معضله
همش ب ادم چسبیدن
تنهایی بازی نمیکنن
تو روز ۵دقیقه برای خودت نیسی
حتمی این مسایل رو ندارن ک فکر دومین

بچتون حالا کوچولوه،اونم که فکر بچه میکنه توی این سن یا بچش آرومه یا کمکی داره یا عاشق بچه س یا دیوانه س

😮‍💨😮‍💨😮‍💨👍

برای منم سواله بخدا چه توانی دارن ماشالله اصلا اذیتای بچه بکار توان یه زن مگه چقدره؟من هکین الان کمردرد و سردردای میگرنی پدرمو درآورده جدا ازاون چندروز پسرم موقع خواب لج کرد لگد به شکمم از اونموقع اطراف بخیه ها خیلی درد داره نمیدونم بعضیا چطوری اعصابشون میکشه شایدم چون ما زیادی تنهاییم تمام مسئولیت های بچه گردن خودمونه اینطوری شدیم منکه رنگ مادرمو ندیدم نه راهنماییم کرد هیچوقت نه چیزی بجاش تا دلت بخواد فشار روحی بهم وارد کرد

بچه من از ساعت ۳صبح الان خوابیده باورت میشه

دقیقا عین من.....منم مثل توام بخدا...دیشب شوهرم میخواست برام یکی درست کنه گفتم دستت درد نکنه همین بزرگ کنم

وای یاده پسرخودم افتادم 🤣🤣🤣

من داشتم بهش فکرمیکردم که ویروس اسهال استفراغ گرفتیم و یاد ویارای حاملگی افتادم ،دیگه گفتم محااالههه

الهی سخته من از موقعی که از شیر گرفتم خیلی خوب شده اخرشب یه شیشه شیر میخوره میخابه طی شب دوبار بیدار میشه اب میخوره باز خودش میخابه

یکی از مامانا بود میگفت برا خابش دکتر شربت داده از وقتی استفاده میکنه بهتر شده حالا شما با دکترش مشورت کن

آی فداتشم منم پسرم خیلی اذیتم میکنه بعد پسرم دوتا سقط پشت سر هم داشتم الان بازم دلم ی خواهر کوچولو براش میخاد

دقیقا من هم همی مشکل دارم روانی شدم

دقیقا منم مشکل خواب دارم
ساعت دوشب قصد خوابیدن نداره

سوال های مرتبط