۵ پاسخ

اونا خونه شما نبودن شمام خونه اونانبودین همونقدر که بچه ی شما حق داره بره خونه مامان بزرگش بچه داداشتم حق داره بره نمیتونی بگی چرا اخلاقش اینجوریه و ادبش کنید و فلان بچس دیگه حالا یا حسادت میکنه یا لجبازی شما بچتو تنها نفرست اونجا الکی برای مامانتم دعوا درست نکن

دقیقا درد منم هست ولی با پسر جاریم ولی من خودم دیدم ک پدر و مادرش بش میگن اینکار و بکنه همسایه دیوار ب دیواریم ولی رفت و آمد صفررررر

من چندبار پسرمو مجبور شدم تنها فرستادم خونه مادر شوهرم اونم به زور بچمو میبرد حمام یه مدت پسرم از حمام میترسید.میبردنش با خودشون خونه فامیلاشون هربارم که به شوهرم میگفتم بگو اینکارارو نکنن این بچه اونجا امانته فقط توی خونشون نگهش دارن باز توی گوششون نمیرفت تا اینکه چند وقت پیش پوشک پسرمو باز کرده بودن و میخواستن یه روزه از پوشک بگیرنش دیگه خیلی عصبانی شدم.از اونوقت ببعد پسرم دیگه پوشک نمیپوشه از طرفی آمادگی از پوشک گرفتنم نداره نه روحی نه جسمی‌ پوستم کنده شده.تنها راهی که بذهنم رسید اینه دیگه تحت هیچ شرایطی بچمو بدون خودم جایی نفرستم.الان التماس میکنن که پسرمو یکساعت ببرم تا ببیننش.

بنظر من تنها فرستادن بچمون خونه فامیل اشتباه محضه حتی خونه مادربزرگش.درسته به مادرمون مطمئنیم ولی اونا رفت و آمدای خودشونو دارن ما نمیتونیم محدودشون کنیم.من هر وقت مجبورم بچمو تنها بذارم‌میگم مامانم یا خواهرم بیاد خونمون و بش تاکید میکنم فقط مراقب بچم باشه و هیچ تلفن و زنگ دری رو جواب نده تا برگردم

بخدا منم باشم چنان میزنمش که سرجاش بشینه مگه الکی بچه مو اذیت کنه هی بهش حرف بزن و دیدی بچه تو اذیت کرتوم اذیتش کن جوری که بره از اونجا

سوال های مرتبط

مامان نورا ✨دیانا مامان نورا ✨دیانا ۲ سالگی
سلام خانوما خوبین من دختر بزرگم 2سال و 4ماهش هست خیلی بد اخلاق شده اصلا به حرفم نمیشه گریه می‌کنه چیغ میزنه بدون هیچ دلیل وقتی میگم چی میخایی چه بدم بهت بدتر لج می‌کنه با ناز با محبت همراهش حرف میزنم نمیشه زیاد که عصبانی بشم میزنم داد میزنم بازهم نمیشه نه که با این کوچکه حسادت کنه میاد بغلش می‌کنه بوسش می‌کنه اون که گریه کنه میگه جان جان من بگیرم شیر بدم اصلا عین خیالش نیست نه که به اون توجه نمیکنم نه از کوچکه بیشتر توجه ام سمت اینه ولی اصلا منو آدم حساب نمیکند
فقط می‌ره سمت باباش آب بخاد غذا بخاد نان بخاد جیش داشته باشه پی پی داشته باشه همش می‌ره به باباش میگه به من اصلا اهمیت نمیده
البته باباش هم بی‌تقصیر نیست اون که لج کرد یا هرچی میگه خانم بیا بیبین دختر به حرف نمیشه از من برای دختر یه هیولا ساخته همین که میرم سمتش بگم چیشدع چی میخایی می‌ره سمت باباش به اون پناه می‌بره نمیگم نره سمت باباش ولی خوب منم مادرم ناراحت میشم که منو آدم حساب نمیکند نمیگه من مامان دارم
بدتر ازهمه این جیغ زدن وبهونه گرفتن و گریه های الکی عصاب بهم نزاشته لطفاً شما بگید چکار کنم بخدا خیلی دلم شکسته اینکه اصلا منو مادر حساب نمیکنه همه کارش باباباش هست حتا باباش بره دستشویی این دختر از گریه هلاک میشه که منم میرم 🥺🥺🥺
مامان آرتین مامان آرتین ۲ سالگی