سلام خانوما
منو جاریم باهم ازدواج کردیم من بچه دار شدم ولی اون نشد
الان بعد چهار سال بچه دار شاد بچس هم دوماهشه
قبلنا خیلی با بچم جور بود الان جدیدا هرموقع میره پیشش بچمو بیرون میکنه بچمم خیلی بهش وابستس کسی راه حلی داره که دیگه بچم نره پیشش یا کلا دیگه خود بچه نخوادش

خب عزیزم بچه دو ماهه اکثر وقتشو خوابه جاریتم خسته است یا میخاد تو اون تایمی ک بچش خوابه کاراشو بکنه یا استراحت کنه بچه دو ساله ک نمیره ساکت بشینه یه گوشه قطعا سر و صدا داره و بچش اذیت میشه خودت با بچت بازی کن هر کاری میکنی یه گوششم بده بچت انجام بده سرگرمش کن

خب بنده خدا بچه دوماهه داره دیگه نمیتونه تز بچه شما مراقبت کنه اجازه نده بره !!!در خونه ات رو ببند اگه تو یه ساختمانی

عزیزم من خودم یادمه وقتی بچه ام دو ماهش بود ی دختر فامیل بود ۸سالش بود میومد پیشمون من واقعیتش خیلی خسته بودم دوسداشتم بخوابم کارامو بکنم ی حموم برم ی دستشویی برم ولی اون چون ب بچه ام اگه نبودم اسیب میزد کلا باید میشستم کنارش تا بره واین خیلی سخت بود جاری شمام دوسداره اون تایمی ک بچه اش خوابه ب خودش اختصاص بده و ی بچه دو ساله خیلی نگهداریش سخت تر از بچه ۲ماه و انرژی نمیمونه براش عصبی میشه شما ک مادرشی نباید این اجازه رو بدی حتی اگه گریه کرد چند بار نزاری بره عادت میکنه شما خودت ی خانومی باید درک کنی ن ناراحت بشی

سرگرمش کن ببرش پارک چند روزی یا ببرش خونه مامانت از سرش بیوفته
همون بهتر ک جاریت الان بی لیاقتیش رو بهت نشون داد

در خونه رو قفل کن نذار بچه بره خونه شون. بچه ت باید وابسته ی خودت باشه نه زن عمو

نزار بره چرا میزاری بره. من باشم شده بچه رو زندانی میکنم ولی نمیزارم کسی بچمو از خونش بیرون کنه

خودت باید سرگرمش کنی
وقتایی که میخاد بره پیشش ببرش پارک