امروز معنی تنهایی رو فهمیدم از ساعت 5 صب تا الان سرپام بخدا کمر برام نمونده حتا وقت نکردم بشینم صبحونه درست کن بعد ناهار میشه ناهار درست کردی بعد شامو درست کن بچه که نق میزنه هیچ باید نق نقایع شوهرتم تحمل کنی کمک ک نمیکنه هیچ هی غر میزنه بخدا افسردگی بعد زیمان گرفتم😭😫💔

خیلی بده بخدا درکت میکنم 😢

حالا تو زایمان کردی.
من الان تو این هفته هستم و احساس تنهایی میکنم.هرکی هرکاری داشته باشه رومن حساب میکنن و بهم میگن بیا کمک.الان دو سه هفته دیگ زایمانمه.ولی هیچکس کمکم نبوده و حتی نپرسیدن کمکی میخوای یا نه.
تا دیروز اتاقمو ریختم بیرون تمیز کردم.چیزای اضافیشو انداختم دور.
امروز هم پذیراییمو جمع کردم.مبلارو تنهایی جابجا کردم.شوهرمم طفلی سرکاره و ۲۰ روز یبار میاد خونه.چون راهش دوره.
امروز ب معنای واقعی تنها بودم.خواهرامم هیچ اصلا نمیپرسن بیایم کمک و کاری داری.
مادرشوهرم همش با منت بهم میگ بیام کمک ک منم قبول نمیکنم.
خسته شدم امروز.همش نگران بچم بودم.مبل بزرگمو با پسرم جابجا کردم.ده سالشه طفلی.خیلی سخت بود امروز

پدرمون در اومده

آخ قربونت برم فقط تو نیستی همه همینیم