من واسه این بچه نمیرم اخههه😍🥲
شوهرم مریض شده بود سرم به دستش وصل بود پسرم چند وقت پیش دو سه روز انژوکت به پاش وصل بود چون بد رگ بود بعد شوهرم که سرم دستش دید رفت بغلش کرد میگفت بابایی به سمت سرم اشاره مبکرد آخ
بعد شوهرم گفت اره پسرم بابایی مریض شد الکی دستش گذاشت جا صورتش ادا گریه در آورد یهو پسرمم محکم بغلش کرد کلی گریه انقد گریه بردمش بیرون دورش دادم آوردم باز میگفت بابایی آخ باز گریه میکرد
خدایی چقد شیرینن متوجه میشن بچه های شمام انقد دل نازک هستن میترسن از سرم یا نه پسر من که خیلی میترسه😂🥲

۶ پاسخ

دختر منم خیلی دلسوزه
مثلا جاییش زخم بشع من و پدرش مرتب زخمشو بوس میکنیم که مثلا خوب بشع دیروز دخترم روی پام خال دید گفت مامان بوف گفتم ارههه مامان بوف شدع یهو اومد پامو بوس کرد گفت ناز ناز
اصلا یهو یه جوری شدم گفتم چقدر بچه ها پاکن و معصومن🥹

ای جوووونم چه پسر مهربونی😍😍😍😍😍

قلبم اکلیلی شد💖💖💖💖💖

الهی عزیزدلم 🥹♥️
چون خودش تجربش داشته بیشتر درک میکنه فرشته های زمینی هستن بچه ها 😻

عزیزززدلممممم🥺🥺🥺

ایخدا😍

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
درمان دل درد در نوزادان
درمان انواع دل درد در نوزادان
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه

سوال های مرتبط

مامان الی مامان الی ۱ سالگی
وقتی یادم میاد که نه ماهگی چقدر بد مریض شد و چقدرررر گریه میکرد و بی تاب بود دلم کباااااب میشه حس می کنم دچار تروما شدم ازون خاطره
اسهال استفراغ شدید گرفته بود و همش گریه می کرد و بی تاب بود و مجبور شدیم سه دور سرم بهش تزریق کنیم تا روش جواب داد
خیلی برا یک مادر خاطره سخت و دردآوری بود 🥲🥲😥😥
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان شاهان کوچولو مامان شاهان کوچولو ۱۶ ماهگی
مامانا تاحالا براتون پیش اومده ک انقد عصبی بشین و حالتون بد باشه ک یدفعه بچه هاتون دعوا کنین
من‌امشب حالم خیلی بد بود پسرمم گشنه بود شامشو حاضر کردم ولی نخورد کل خونه رو بهم زد ولی نخورد منم عصبی شدم یدونه از بازوش زدم گریه نکرد ولی سریع دستش گذاشت رو دستش اینکارش انگار منو اتیش زد بردم پذیرایی خودم رو مبل نشستم گریه کرد باحالت گریه انگار داشت منو دعوا میکرد منم هم پاش گریه کردم از عذاب وجدان دارم میمیرم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان طاها مامان طاها ۱۷ ماهگی
امشب طاها یک افتاد دستش دسته ای جارو برقی از این صورتی پلاستیکی بود تو دهنش بود رفت خورد تو کامش بعل یک عالمه خون میومد اصلن قطع نمیشد شوهرم هول شده بود من گرفتمش دهنشو شستم باز خون میومد رفتم یک عالمه دستمال کاغذی گرفتم جلو ی دهنش بند نیومد چون دیده هم نمیشد از کجاش انقد گریه کرد آخرش دستمال کردم تو سقف دهنش فشار دادم ناخودآگاه انگار این نیروی اومد تو دستم که ول نکنم اونم گریه میکرد باز تو گریه میگفت جی جی دادم هر گریه میکرد هی سینمو می‌خورد انقد تا این که نیم ساعت ۴۰ دقیقه خوابید بعد تو خواب اخم میکرد لباش آویزون ناراحت بود قشنگ‌تو خواب ..خوب که خوابید تازه من بیقرار شدم که آخ چی شد بچم خلاصه که یعدش زیرپوش و گلوی شوهر اینا همه خونی بود برداشتم لباسشو بردم شستم بچه بیدار شد بردمش پارک ...راه بردم اومد الانم شام دادم همش گریه میکرد هر قاشق می‌خورد میسوخت کامش ... هیچوقت فکر نمیکردم یک‌چیز پلاستیکی کلفت هم اینجوری خطرناک باشه خلاصه که هواستون در مورد بی خطر ترین چیز ها هم باید باشه خیلی ناراحت شدم گناه داشت
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان قندونبات😍🍭🍬 مامان قندونبات😍🍭🍬 ۱۴ ماهگی
مامانا تب بچم قطع نشد اومدم باز بیمارستان سرم زد
اون مامانی ک گف بچشو سرم زده گریه کرده
پسرمنم تاالان داشت گریه میکرد چشاش ورم کرد پلکش قرمز مث بچه شما شد😔😔😔
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ریحانه مامان ریحانه ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین؟ طاعات قبول
یه سوال ذهن منو درگیر کرده. دخترم مثلا دیشب که ساعت ۱۱ شب اومدن بهش سرم وصل کردن کلی گریه کرد و من هر بار دستش رو گرفتم دست منو پرت کرد.پاشو نوازش کردم پرت کرد. با دستش میزد رو دست من. آیا همه بچه ها این موارد این جوری ان؟ اصلا کوش نمیده
مامان پسرم مامان پسرم ۱۶ ماهگی
بچه ی تو سن پسر من چرا باید از صب ساعت ۹ که پامیشه در شول روز نیم ساعت بخوابه آخهههه
همین الانم خوابید
انقد از صب گریه کرده یکم پیش دیگه صبرم تموم شده بود همسرمم سر یه چیز الکی دعوا انداخت منم مغزم خسته دیگه طاقتم تموم شد نشستم من گریه کردم پسرم گریه کرد بعد بوسش کردم خوابوندمش🥲
نامرد یه کلمه نپرسید چته گریه میکنی
سرشو کشید و خوابید
قبلا یه قطره اشک از چشمم میومد فوری ناراحت میشد میومد پیشم هی ناز میکشید🥲
انقد حالم بده خوابم نمیبره🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دلسا مامان دلسا ۱۷ ماهگی
توروخدا جواب بدین
دخترم از ظهر ب بعد نخوابیده بود وقت خوابش گذشته بود
تا اومدم بخوابونم تو تخت پشت سرش زد ب تخت
گریه کرد بعد ریسه رفت جوری ک انگار از حال رفت بعد گریه کرد یه عالمه چشاشم نمیتونست باز کنه بعد خوابید
من الان چه خاکی سرم بریزم چیکار کنم
چیزی شده ب سرش یعنی
از خواب بیدارش کنم بگید لطفا
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۱۵ ماهگی
از تجربه های روز زایمانتون بگید من که خیلی بد بود چون خانواده شوهرم اصرار داشتن طبیعی بیارم و منم دلم طبیعی میخاست ولی وقتی چهار سانت شدم دکتر تشخیص داد دخترم مدفوع خورده و سز اورژانسی شدم و مادر شوهرم بعد عمل اومد بالای سرم گفت انقد خوردی خابیدی که آخر شکمتو پاره کردی آخ که داشتم میسوختم گفتم شکم من پاره شده تو چرا ناراحتی دیگه گذاشت رفت خونه مامانم اومد پیشم شوهرم عین هویج وایساده بود نگاه میکرد ک چرا سز شدم و ن تبریک گفت ن چیزی باز برادر شوهرم رفت شیرینی خرید و کباب آورد برام خدا خیرش بده حتما پدر خوبی برا بچه هاش میشه منکه یادم میاد اون روزا رو آتیش میگیرم الان مادر شوهر و شوهرم جوری رفتار میکنن انگار مثلا دختر منو خیلی دوس دارن منکه میدونم ته دلشون چیه چون پسر میخاستن هر دو 😓😓
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان آیهان جوجو🐥 مامان آیهان جوجو🐥 ۱ سالگی
سلام قشنگا 🤭❤
خوبین درچع حالین؟
من کع منتظرم ایهان بخوابه بلندشم یه چی بخورم گشنمهه
نمیدونم چرا هربار که به شوهرم میگم وقتی ایهان گریه میکنه لطفاا به من نپر و حرف بار من نکنن اما هر دفعه بدتر میشه
دیشب آیهان دیر خوابید (سرماخورده)فقط یه ساعتی خوابش برد که یهو بیدار شد و گریه کرد منم گلوم درد میکرد بیدار بودم بلند شدم یکم چرخوندمش ولی آروم نمیشد یه بیسکوییت دادم دستش آروم شد اومدم برقو خاموش کردم یکم آروم بود باز دوباره زد زیر گریه یهو شوهرمم داد زد پاشو برقو روشن کن نزار گریه کنه برا خوابت مردی ایشالا که خواب مرگت باشه بعد آیهانو ازم گرفت حالا مادر شوهرمم خونمون بود 😑 منم نرفتم طرفش ولی باز گریه میکرد طاقت نیاوردم بردمش تو اتاق و باهاش بازی کردم تا باز شیر خورد و خوابید همونجا خوابیدیم خیلی ناراحت شدم هربار که آیهان گریه میکنه شوهرم یه جوری باهام حرف میزنه انگار تقصیر منه اگه بخادم میاد میزنه منو
حالا از دیشب باهاش سر سنگینم صبحم اومده بود بالا سرم و باهام حرف میزد جوابشو ندادم زودم پشیمون میشه ولی بدم میاد فک میکنه فقط خودشه که بچشو دوست داره و من دشمنشم ،از من مگه دلسوز تر برا اون بچه هست آخه مگه من دلم میخاد بچم گریه کنه 🥲
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیکان👼 مامان آیکان👼 ۱۶ ماهگی
خانوما چجوری به بچه ها تون‌ آهن ومولتی میدین؟پسر من هر بار که دارو میدم کلی گریه میکنه‌ اعصابم‌ خراب میشه الان انقد گریه کرد وعق زد بالا آورد هرچی دادم بهش😭
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱۵ ماهگی
سلام
پسرم دیشب دستش خورد به یه جایی گریه کرد و ریسه رفت خیلی طول کشید نفسش بالا نمیومد قبلا هم اگه طوریش میشد گریه میکرد اما نه به این شدت..‌خیلی خیلی ترسیدم واسه چی اینطوری شد؟؟اهنم بهش لیپوزوفر فورت میدم...
مامان هایلین💛لیا مامان هایلین💛لیا ۳ ماهگی
بچه ها لطفا جواب بدین 😭دخترم ذوماهشه بغلم بود اون یکی دخترم اومد میخواست بغلش کنم لباس دختر کوچیکه مو گرفته بود خواستم دستشو بردارم یهو دختر کوچیکم که بغلم بود به پشت برگشت خیلی گریه کرد چیزی نشده خدایی نکرده😭😭😭
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان کایلین مامان کایلین ۱ سالگی
از تجربه خانه بازی براتون بگم که چقد دوست داشت دخترک
تمام آیتم ها رو به جز لگو بازی امتحان کرد
از همه برام جالب تر برخوردش با بچه‌های دیگه بود مثلا یکی گریه میکرد کایلین هم ریخت به هم رفت کنارش وایساد دید همچنان داره گریه میکنه اونم حرصی شد دستاش رو به هم فشار میداد که چی شده آروم باش دیگه! انقد بهش گفتم نینی خوبه ناراحت نباش بیخیال شد
یه بچه هم بود ماشین دستش بود رفت نزدیکش اما اون بهش ماشین نداد
کایلین هم رفت یه عالمه ماشین دیگه آورد دونه دونه بهش داد تا آخرش اون دختره ماشین خودشو داد به کایلین 🥹
خلاصه که خیلی با بچه‌ها و محیط حال کرد و ما هم اشتراک گرفتیم که ببریمش زود به زود
مامان پناه جان🤍 مامان پناه جان🤍 ۱۷ ماهگی
دیشب شوهرم با دوستاش رف کوه یعنی این بچه یکاری کرد باباشو میخاست جیغ میزد باباشو صدا میکرد میخاست با باباش حرف بزنه دلمو کباب کرد مادرشوهرم گریه میکرد بیچاره به همسرم گفتم ساعت ۱ شب برگشت قرار بود تا امشب باشن دخترم الان پاشد باباشو دید رف بغلش دو سه تا بوسش کرد سیر شد🥹
چفد دوست داشتم همچین رابطه ای با بابام داشته باشم🥲
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان رادمهر مامان رادمهر ۱۶ ماهگی
رادمهر خیلی آرومه ولی چند روزه از خواب که بیدار میشه جوری گریه میکته که زبونم لال انگار مار نیشش زده،امشب مهمون داشتم و دستم تو کار بود شروع کرد گریه هر چی براش اهنگ خوندم حتی با دستای چربم بغلش کردم نشد اخرش خیلی بد سرش داد زدم سرخ شده بود و اشکاش میومد بمیرم براش🥲دوباره از خودم به خودم پناه آورد،چرا اونطوری میکنه آخه؟انقد تو بغل هم دیگه زار زدیم خیلی دیر آروم شد
مشاهده ۶ پاسخ دیگر