چقدر خستم تا جایی که به خودکشی فک میکنم دیگه تا به شوهرم میگم بچه گریه میکنه میگه بچه همینه و فلان اصلا دست به کمکم نیست تازه امروز میگفت من نمیخاستم بچه انگار من گرفتمش به زور ریختم که بچه بشه ...گفتم شاید بجه بیاد آدم بشه ولی بدتر شده یکسره بیرونه واسه خونه هم هیچی نمیگیره حتی میوه اگه چیزیم باشه نمیزاره تو خونه فورا میبره تو ماشینش میخوره بهش میگم من یکسره تو خونم یعنی چی بیرونی میگه تو رو تو خونه ندیدم خدایا شکرت میکنم به خاطر این بچه ای که بهم دادی ولی حرف های شوهرمو نادیده بگیر حتی یک بار نیومد بالای سر بچه تازه بچه گریه میکنه سر وصدا داره چرا گریه میکنه ...بهش میگم تو باید جز آدم هایی بودی که اصلا بچه دار نمیشدن اون موقع دنبال بچه له له میکردی....واقعا دیگه نمیتونم زندگی کنم ۱۰ سال شده خونم تو شیشه شده نمیدونم طلاق بگیرم ۲۴ سال دارم ولی ثورتم مثل یک زن ۴۰ ساله شده بقرآن من الان با این سنم قرص اعصاب میخورم کاش دکمه برگشت داشت زندگی😭😭😭

۱۴ پاسخ

عزیزم با بچه ات عشق کن تمام عشقتو بذار برا بچت برا تحصیلاتش تحمل کن همه ی ما همین وضعیت و داریم و مدارا میکنیم تحمل کن گریه های بچه رو‌ چشم بهم زدنی تموم میشه عزیزم بچه گناه داره سعی کن از یکی کمک بگیری بتونی یکی دو‌ساعت بخوابی سر حال شی.

دیگه حالا که مامان شدی گلم این فکرا مال قبل مامان شدنته چون ده سال بقول خودت این آدمو شناختی ، تمرکزتو بزار رو بچه و غصه نخور اون طفلی گناه داره همه حسارو میفهمه

عزیزم هرکی به طریقی از زندگی خستست
فقط توتنها نیستی
راهی جز تحمل وسرگرم شدن نیست
الانم ک دیگه نمیتونن رابطه داشته باشن ک مجبور بشن بیان طرفت😊

بهش اهمیت نده مثل خودش باش..بچتم بزرگ میشه کارت خوب میشه همیشه اینجوری برات نمیمونه

اصلا اهمیت نده نیاد سمت بچه یا چیزی
خودت باآرامش ب بچه برس
اروم باش نفس عمیق بکش
جیزهای خوب برای خودت بخور
بچه گریه میکته یه وقتایی خسته ایی بچه رو برو بزار پیشش
برو ب کارهای دیگت برس خودش
توجه اش ب بچه زیاد میشه

خدا کریمه بچه هات گناه دارن به فکرشون باش

این حرفایی ک اینجا نوشتن شعاره
باید طلاق بگیری هیچوقت درست نمیشه

منم شوهرم بعضی وقتا میگه بچه همینه ولی خیلی به تغذیه منو بچه میرسه چندتا دکتر بردتش تاحالا چند میلیون فقط قطره و شیر خشک و شیشه عوض کردیم یعنی چی واقعا نمی‌خواست چرا دوماد شد

ای بابا مرد مسئول تأمین معاش و خورد و خوراک زندگیه🤦🏻‍♀️یعنی چی که میوه نمیگیره😒اگه اهمیتی نمیده به بچه هاش چرا بچه دار شده؟کاش برید پیش یه مشاور عزیزم...

عزیزم برای ارامش خودت و بچت سعی کن اروم باشی و به بچت عشق بدی به موقع راجع به ادامه زندگیت فکر کن عجولانه تصمیم نگیر

بخاطر بچه هات خودتو اروم‌کن

عزیزم کاری نمیشه کردجزصبرمن درکت میکنم بخدا

سخته ولی میگذره قوی باش درکت میکنم

منم خیلی خستم 😔😔😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان یکتا👼🏻 مامان یکتا👼🏻 ۴ ماهگی
سلام 👋
اومدم یکم باهم حرف بزنیم
کل دیروز اصلا نتونستم بخوابم چون مهمون داشتم دیشب هم از بی‌خوابی سرم داشت می‌میترکید از وقتی هم اون بی حسی رو بهم زدن مهره های گردن تا کردم میسوزه و درد میکنه تا یکم میشینم و دیشب آنقدر دخترم بی‌تابی میکرد یکسره نشسته بودم تا دوشب اصلا نخوابید آنقدر گردنم درد میکرد بچه پیش شوهرم آروم نمیشد شوهرمم بچه داری زیاد بلد نیست ،در همون حال به شوهرم غرغر میکردم و آخر گریه کردم آروم شدم، بهش میگم اصلا تو این یک ماه نتونستم برا خودم باشم نتونستم خوب بخوابم چشمام گود رفته و تیره شده از بی‌خواب ی سرم درد میکنه از یه هفته میشه اومدم خونه خودم مسئولیت هام بیشتر شده گردنم تا یکم میشینم بچه شیر بدم میسوزه و درد میکنه کمرم تا یکم کاری میخوام بکنم درد میگیره میخوام کارای خونمو بکنم بچه نمیزاره صبحانه م میشه ناهار،ناهار میشه شامم ، هیچوقت خود قبلیم نمیشم ،دلم واسه خود قبلیم تنگ شده،به مامانم میگم میگه من که گفتم یکم دیگه واستا خودت گفتی برم خونه خودم،چقدر مادر شدن سخته مادرامون چی کشیدن تا ما بزرگ بشیم
خدایا ناشکری نیست بازم برای وجود دخترم شکرت
مامان مینی زارع🥰😍 مامان مینی زارع🥰😍 ۳ ماهگی