سلام 👋
اومدم یکم باهم حرف بزنیم
کل دیروز اصلا نتونستم بخوابم چون مهمون داشتم دیشب هم از بی‌خوابی سرم داشت می‌میترکید از وقتی هم اون بی حسی رو بهم زدن مهره های گردن تا کردم میسوزه و درد میکنه تا یکم میشینم و دیشب آنقدر دخترم بی‌تابی میکرد یکسره نشسته بودم تا دوشب اصلا نخوابید آنقدر گردنم درد میکرد بچه پیش شوهرم آروم نمیشد شوهرمم بچه داری زیاد بلد نیست ،در همون حال به شوهرم غرغر میکردم و آخر گریه کردم آروم شدم، بهش میگم اصلا تو این یک ماه نتونستم برا خودم باشم نتونستم خوب بخوابم چشمام گود رفته و تیره شده از بی‌خواب ی سرم درد میکنه از یه هفته میشه اومدم خونه خودم مسئولیت هام بیشتر شده گردنم تا یکم میشینم بچه شیر بدم میسوزه و درد میکنه کمرم تا یکم کاری میخوام بکنم درد میگیره میخوام کارای خونمو بکنم بچه نمیزاره صبحانه م میشه ناهار،ناهار میشه شامم ، هیچوقت خود قبلیم نمیشم ،دلم واسه خود قبلیم تنگ شده،به مامانم میگم میگه من که گفتم یکم دیگه واستا خودت گفتی برم خونه خودم،چقدر مادر شدن سخته مادرامون چی کشیدن تا ما بزرگ بشیم
خدایا ناشکری نیست بازم برای وجود دخترم شکرت

۵ پاسخ

وای هممون مثل همیم یعنی
ولی ایشالا یکم بگذره دوماهش بشه یکم شکمش بهتر میشه خوابش بهتر میشه رو زمین میمونه خودش بازی میکنه

عزیزم درکت میکنم مادر شدن خیلی سخته یکم راحت تر بگیر همچیو اگه خونه بهم ریخته عیب نداره فقط استراحت کن و به بچت رسیدگی کن ..صدای سشوار یا آب به بچه آرامش میده اگه دل درده شربت کولیک بده .بچرو بخوابون خودتم تایمی ک خوابه استراحت کن .یکم که بزرگتر بشه بیشتر میتونی استراحت کنی

عزیزم کاملا طبیعیه همه این روزا رو تجربه کردیم و اینکه هر چقد مامانت هم کمک کنه بازم وقتی بره هیچی تغییر نمیکنه فقط خودت باید مدیریت کنی و همسرت هم اگه بتونه در طول روز یکساعت نگه داره تا استراحت کنی

درکت میکنم سخته
من چی بگم که یک پسر دوساله شر هم دارم 🤦🏻‍♀️
خدایا بازم شکرت❤

گلم همه مااینجوری ایم منم همسرم زیاد بچه داری بلد نیست الان ی هفتی از پیش مامانم برگشتم خونه خودم خیلی سخته ب هیچ کاری نمیرسم تازه تو این مدت دخترم عفونت ریه داش بابیمارستانو کلی چیز دیگه ام درگیر بودم شونه ها و کتفم ازبس دخترمو میچرخونم همش میسوزه و درد میکنه میخوام بگم هممون همینیم ولی میگذره همین ک حال نی نی هامون خوب باشه کافیه💗

سوال های مرتبط

مامان فندوق کوچولو مامان فندوق کوچولو ۱ ماهگی
مامان دخترم💕 مامان دخترم💕 ۳ ماهگی
مامانا میخوام دوباره یه تجربه شخصیم رو بهتون بگم
من یک ماه اول فقط شیر خودم رو به بچم دادم
بعدش دیگه شیر خشک دادم
یعنی دوست داشتم شیر آغوز رو حتما بهش بدم واسه همین تا یک ماه هم شیر خودم دادم هم شیر خشک
بچم زردی داشت مامانم بهم گفت سه روز شیر خودتو نده درست میشه
اینکارو کردم و درست شد
بعد بچم دل درد داشت به حدی که همش گریه می‌کرد مامانم بهم گفت من اصلا دخالت نمیکنم
ولی داری میری یه شهری که هیچ کس پیشت نیست
شوهرتم صبح تا عصر سرکار هست دست تنها هستی، وقتی بچه دل درد داشته باشه خیلی اذیت میشی،وقتی تو خواب خوب نداشته باشی،،روحیه خوب نداشته باشی بچه هم همش مریض میشه، دل درد و کولیکاش ادامه دار تر میشه و یه خونه شاد نخواهی داشت تا دوسال
وقتی بچه شیر خشکی باشه این چیزا خیلی خیلی کمتر میشه،شیر مادر هست که بچه دل درد و…میده، من به عنوان یک مادر راهنماییت کردم ولی تصمیمی باخودته
تصمیم سختی بود ولی چند بار امتحان کردم دیدم بله بچه با شیر منه که دل درد میگیره
‌تصمیم گرفتم شیر خشک بدم و ازاونروز خواب بچم تنظیم شد،دل درد و کولیکش خوب شد و من از تصمیم راضیم
هم بچم سختی نکشید هم خودم…شاید واقعا اینهمه اصرار برا شیر مادر کار اشتباهی باشه شایدم درست باشه
خودمون هستیم که باید انتخاب کنیم کدوم درسته کدوم اشتباه