شوهرم منو برده خونه مادرش‌.
بچم گریه میکرد شیرخشک آماده کردم نمیخورد.
خواهرش گفت بده.پستونکو وحشیانه تو دهنش تکون داد که به زور بخوره ولی بچم جیغ زد و نخورد. پستونکو درآورد گفت این بچه هم یک دنده میکنه و منم منم میکنه مثل خودتون .شما کوچیک و بزرگتون فقط حرف حرف خودشه و منم منم میکنه.

نفهمیدم منظورش چیه و ربطش به شیرخوردن بچم چیه؟

عزیزم عقده این خانواده شوهر همینن

منظورش این بوده مثل خودت لجبازه و رفتارای بدش مثل تو و خانوادته

چقدر گاو واقعا

شعر گفته توام میگفتی اتفاقا همه چیش ب خونواده باباش رفته😂

این عقده ای منتظر یه چیزی بوده عقده اش رو خالی کنه

باید بگی آره ب خودمون رفته حرف زور نمیفهمه
زبون خوش فقط میفهمه

بچه منم به هیچ وجه پستونک نمیگیره ،چه ربطی داره .

میخواسی بگی به عمش برده چقد عقده ای و بیشعوره

واقعا کی به حرف یه عن گوش میده فکرتو درگیرش نکن ولی من بجات بودم پستونکو بزور بذار دهنش دهن خودشو سرویس میکردم

گوه خورد☺️

دفعه دیگه بچتون رو نده دستش.کسی که شعورش در این حده که عیب رو بچه چهار ماهه میزاره و به واسطه یه بچه زبون بسته میخواد تیکه به شما بندازه لایق هیچگونه عزت و احترامی نیست.خیلی خیلی بی ادب و بی شخصیته خواهر شوهرتون

منظورش اینه که مثل خودتون لجبازه و همونطور که خودتون هرکسی یا بزرگتر چیزی بگه گوش نمی‌کنین بچت هم به خودت رفته .

بچه ی توهست نبایداجازه بدی من باشم مگ اجازه میدم

دیگه خاسته بهت بفهمونه.که بچت به تورفته و حرف حرف خودتونه😄

تو چی گفتی بعد؟😐😐

وا ینی چی خب همون موقع واضح میپرسیدی متظورت چیه دیگم بچتو نده دستش هر بار گف بده من بگو خابش میاد