آخه چرا اینقد شوهر من تو شرایط حساس بی منطق و اعصاب خورد کن میشه؟!!!! دخترم تب داره قطره هارو بالا میاره از دیشب به سختی بهش دادم تیش پایین مونده حالا صبح پاشده میگه قطره نده بهش میگم خب تبشو چ جوری بیارم پایین میگه نمیدونم قطره نده میگم تب خطرناکه میگه بالا بیاره خطرناکه قشنگ روانیم کرده

آخ آخ
منم سر واکسن سرویس شدم
قطره میدادم
استفراغ می‌کرد یعنی دوتا لیوان قشنگ بالا میاورد
شیاف هم انقدر جیغ میزد که
نشسته بودم کنارش هر 10 دقیقه پاشویه میکردم شیر میدادم

ولش کن عزیزم هرکاری که صلاح همونو انجام بده

منم واکسن زده دیشب یه نیم ساعت خابش برد بسختتتتتی بعد تب بر دادمش گیر کرد گلوش آورد بالا دیگه نخابید که نخابید بعد شوهرم میگه چرا بزور خابید بعد تو بیدارش کردی گفتم خوب تب داشت وقت تب برشه مگه میشه بزارمش تو این حال تب هم داشت هیچچچ حرف خودش که تو بیدارش کردی دیگه نخابید .تو نمیزاری بچه بخابه . گفتم برو بابا مادر......من از بیخابی دارم میمیرم میگه تو بیدارش کردی

علاوه بر شوهر
مادرشوعرمم همین چرت و پرتا رو میگه

وای شوهر من اینقدرررر دخالت میکنه تو بچه داری من.. یعنی هیچی حالیش نیستا فقططط نظر میده... هرچی هم بهش میگم مگه دکتری... فقط حرف خودشو میزنه

حالیشون نمیشه شوهر منم انگار همه چیز دانه تو همه چی نظر میده

شیاف بذار