دوستان سلام روزخوش میگم طبق تاپیک های قبلیم بازم دعوامون شد میگه باید درد بدتری بکشی افسردگی که چیزی نیست، بعدش میگه یه جوری میزنمت کف خون بالا بیاری😭😭😭😭😭

والا منم با شوهر نمیتونم دودقیقه حرف بزنم
از بس بدبختا تو این بازار خراب و مشکلات دارن نابود میشن
۹۰ درصد مردا مشکلات عصبی پیدا کردن
منکه کلا سایلنتم والا
نمیشه بهشون بگی سلام میخان پاره ات کنن پس بهتره سکوت کنیم

گلم خواهر خوبم..مسافرت یه جیب حداقل پول میخواد شاید دلش میخواد مسافرت درست و حسابی ببره اینطور بهش نمیچسپه.مسافرت لازمه زندگی زنگ تفریح زندگیه برای همه اعضای خونه ولی بعضی وقتا وقتش نیست.یا دست خالیه یا فکرش درگیره.مگه مسافرت غیر کنار هم گزروندنه؟خوب همین با زبون خوش بگو بریم طبیعت شهر خودمون کمی حالمون عوض شه فلاسک چایی و تنقلات بردارید برید سه نفری هیییچ مردی تو دنیا نیست که دلش نخواد برای زندگیش کم بزاره من حس میکنم خیلی کم حوصله ای واینکه قدرت زبان رو جدی نگرفتی..با حرف خوش حرف عاشقونه بخدا مار از خونش میاد بیرون.بجای کلمه تو بگو مهربونم.اقایی من...حالا ما خودمون یکماه از سفر برگشتیم ولی برادرم گفتن بیاین بریم یه جایی دیگه همسرم گفتن کمی گرفتارم الان نمیشه من بخدا چایی درست کردم گرفتیم خوردیم مطمعن هم هستم سری بعد میاد..خودت بچت.دوست خانواده تو یک تایمی برید گردش چرا زنا منتظرن مردا حالشون رو خوب کنن؟خودت دلیل حال خوبت باش.وجود خودت چرا باید اینقدر وابسته مرد باشید مردا زنای وابسته رو دوست ندارن بخاطر همین ازدواج کردن که مستقل باشن.اگه هر روز سخت بگیری هر روز دلخوریه بخدا...زندیگتو..نیمه پر لیوان رو.اون حسادت هایی که به زندگی همه ماهست.شوهرت سالمه کار میکنه.همه ما نیاز داریم به تفریح و خرید ولی به وقتش بخدا اگه داشته باشه مرد نه نمیگه...

سعی کن یه مدت سکوت کنی تو خونه

عزیزم بخاطر گردش اوقات خودتونو تلخ نکن حرمت بینتونو از بین نبر ببین چ حرفایی شنیدی ازش؟با دعوا بری گردش خوش نمیگذره ک بهت...
همه ی اینا با زبون حل میشه نشدم چاره ای نیس من خودم فیکس یساله گردش نرفتم افسرده ام شدم ولی چیکار میتونم بکنم؟

عزیزم منم آلرژی گلو و پوستی دارم دستم زخم شده بود نمیتونستم انگشتام تکون بودم از زور درد خون میفتاد شوهرم عین خیالش نبود نمیذاشت برم دکتر چون دکترم ی شهر دیگه ست شوهرا بجز ناراحتی روحی و روانی و جسمی چیزی برای ما ندارن سعی کن خودت با بچت سرگرمی کنی

میدونم عزیزم خیلی روزای سختی روداری میگذرونی ولی سعی کن سرخودتوگرم کنی برویه کلاسی که علاقه داری ثبت نام کن پسرتوببرپارک یایه کلاسی چیزی ثبت نامش کن ببرش اونجاپندنفرومیبینی حرف میزنی حال وهوات عوض میشه زیادتوخونه نمون اگه میتونی حتی هرروزبروبیرون قدم بزن هرروزشربت عسل وزعفرون بخورروزی دوتالیوان صبح وعصراگه مادرتوفامیلت نزدیکتن روزابروبهشون سربزن بیاتوخونه هرچی بمونی به امیداینکه شوهرت بیادوببرت بیرون هیچ فایده ای نداره وروزبه روزحالت بدترمیشه خودت حال خودتوخوب کن

ادامه نده دخترجان. فکر روح و روان خودتو اون بچه هم باش. چیزی نگو بذار اروم شه شاید چندروز دیگه خودش پیشنهاد داد

چرا چی شده

بحث پوله ؟

دهن به دهنش نزار. تو دعوا میگن دیگه

چرا خب دلیل دعواهاتون چیه ؟!