۳ پاسخ

باهاش برو بازی ولی بعدی چن مین دگه تنهاش بزار ب ی بهونه ی بگو دسشویی دارم اینا
تو اتاق ک بچه ها و اونه
خودت سعی کن نباشی نمیدونم دخترم من نیستم بازی میکنه ولی وختی هستم یجوری با ریسک و اینا روبرو نمیشه مطمئنه مامانش هس و براش حل میکنه
اینو امتحان کردم
پس با بچه ها تنها بزار ب ی بهونه ی برو کم کم عادت میکنه
در مورد وسایل بقیه همه بچه ها اینجورین
و ربطی ب لوس بودن نداره
خلاصه از هرکدوم خیلی کم و با دقت شروع کن
ک مرزبندی کنی
بزاری تنها بازی کنه
اما دعوا نکن یا برچسپ بچسپونی
از بچه هام چیزی میخواد باهم برین بگو مثلن فلان چیزو میخواد اسم وسیله رو ی دقیقه مثلن یادت رفته ب دخترت بگو چ بود مجبور میشه بگه همینجوری
خلاصه میدونم خیلی سخته
من ک دارم روانی میشم
امیدوارم موفق باشیم😁

چندبار که به خواسته اش گوش ندی و بگی هرچی میخوای خودت باید برداری یا بگی یاد میگیره خودش از پس مشکلاتش بربیاد، چندبار گریه کرد بغلش کن بگو میفهمم فلان چیزو میخوای اما خودت باید بری از دخترخاله ات بگیری...خلاصه بغل کن بوسش کن بگو میفهمم ناراحتی اما من نمیتونم کاری کنم...بعد یه مدت عادت میکنه

من نمیدونم درسته یا نه ولی پسر منم پیله میکنه بیا باهم بریم. منم بهش میگم اگه میخای خودت برو من نمیام.یادمیبرمش جا بقیع خودم برمیگردم

سوال های مرتبط

مامان یزدان مامان یزدان ۳ سالگی
سلام مامان ها عزیز پسر من تقریبا ۳ سالشه و من بهش یی بازی رو یادش میدم ک با خودش بازی کنه ولی متاسفانه اصلا نمیتونه با خودش مشغول باشه همش دنبال من و حتی میبرمش پارک با اینکه بلد دوچرخه سواری اصلا نمیخاد برونه میخاد من کلا کنترش باشم و کل توجم ب اون باشه همین ک توجهمو میکشم بازی نمیکنه تو خونه هم من اشپزی میکنم یا گریه میکنه یا وسایل اشپزخونه رو خراب میکنه از لجش منم اعصبی میشم تو بیرونم یکی رو میبنه دیگه فکرش کاملا میره سمت اون و بعضی وقتا وقتی یی نفر ک زیاد ندیده یکم باهاش حرف میزنه اگ بره یا کلی گریه میکنه پش سرش ک منم میرم و یا میره و باهم دعوا میکنیم وقتی جایی میرین میخاد لباس بپوش کلی اذیت میکنه من و بعد پوشیدن هم کلا نمیخاد بیاد وقتی هم بهش توجه نمیشه کلا لج میکنه یا میپره سر و صورتمون یا کارهای ک گفتیم نکن میکنه یا میزنه میشکنه هرکاری میخام بکنم خستم میکنه و یا پشیمونم میکنه ۳ سالشه هنوز یبار م ارایشگاه نرفته چون میگه از موزر میترسم حموم رفتنی جیغ داد نمیزاره اصل بدنشو بشورم اصلا متوجه نیست ک وقتی میره بیرون وسط خیابون نره کاراش دیونم کرده منم خیلی خسته میشم و سرش عصبی میشم وپدرش میگم ک بریم روانشناس من برم یا بچه میگه ن و ناراحت و نگران خاطرات ک باهاش میسازم هستم لطفا اگ کسی اگاهی داره راهنمایی داره ب خاطر بچم ک روحیش خراب نشه راهنمایم کنه ممنونم