سلام مامان ها عزیز پسر من تقریبا ۳ سالشه و من بهش یی بازی رو یادش میدم ک با خودش بازی کنه ولی متاسفانه اصلا نمیتونه با خودش مشغول باشه همش دنبال من و حتی میبرمش پارک با اینکه بلد دوچرخه سواری اصلا نمیخاد برونه میخاد من کلا کنترش باشم و کل توجم ب اون باشه همین ک توجهمو میکشم بازی نمیکنه تو خونه هم من اشپزی میکنم یا گریه میکنه یا وسایل اشپزخونه رو خراب میکنه از لجش منم اعصبی میشم تو بیرونم یکی رو میبنه دیگه فکرش کاملا میره سمت اون و بعضی وقتا وقتی یی نفر ک زیاد ندیده یکم باهاش حرف میزنه اگ بره یا کلی گریه میکنه پش سرش ک منم میرم و یا میره و باهم دعوا میکنیم وقتی جایی میرین میخاد لباس بپوش کلی اذیت میکنه من و بعد پوشیدن هم کلا نمیخاد بیاد وقتی هم بهش توجه نمیشه کلا لج میکنه یا میپره سر و صورتمون یا کارهای ک گفتیم نکن میکنه یا میزنه میشکنه هرکاری میخام بکنم خستم میکنه و یا پشیمونم میکنه ۳ سالشه هنوز یبار م ارایشگاه نرفته چون میگه از موزر میترسم حموم رفتنی جیغ داد نمیزاره اصل بدنشو بشورم اصلا متوجه نیست ک وقتی میره بیرون وسط خیابون نره کاراش دیونم کرده منم خیلی خسته میشم و سرش عصبی میشم وپدرش میگم ک بریم روانشناس من برم یا بچه میگه ن و ناراحت و نگران خاطرات ک باهاش میسازم هستم لطفا اگ کسی اگاهی داره راهنمایی داره ب خاطر بچم ک روحیش خراب نشه راهنمایم کنه ممنونم

۳ پاسخ

عزیزم رفتارای پسرت خیلی عجیب نیست ب قلقی های همه بچه ها رو‌ گفتی مه گهگاه اتفاق میفته و به نظرم شما شاید چون خسته یا حساسی نتونستی با بازی و اینا راهکاری براش پیدا منی اگه انقدر پر تکراره که عاصی شدی از یه مشاور کمک بگیر
نه مه اون مشکلی داره ها
به نظرم شما احتیاج داری یه ادم کاربرد یه کم بهت راهکار بده بهت
همه این رفتارا که می گی از مادر انرژی می گیره کنترلش خسته میشی بابت یکیش تشر بزنی همه بچه بدقلق تر میشه

تنها راه اینه ک باهاش راه بیای میخواد بره حموم وان اگ داره بزا پر آب بشه ماشین و عروسکی ک دوس داره بزا تو وان بگو بریم اونا رو حموم کنیم برا اونا بشوره حسابی بازی کرد بگو نوبت توعه

فقط میتونم بگم درکت میکنم پسر بزرگم ۸ سالشه کلا باهاش مشکل دارم غذا نمیخوره هیچی نمیخوره دوستداره همش یکی باهاش بازی کنه خودش مشقاشو دیر مینویسه خودشم ناراحته ازینکه زود ننوشته خودش میگه زود بریم مدرسه خودشم ازینکه زود رفته و دوستاش نیستن هی به من میگه وایسا اگه دیر ببرمش هم گریه میکنه حتی خوراکی به زور براش میزارم خیلی اذیتم و نگران رفتارش و استرس هاشم امروز معلمش بهم گفت بعضی وقتا لازمه بچه رو رهاش کنی پس رهاش کن یه مدت به حال خودش

سوال های مرتبط

مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۳ سالگی
سلام خوبین
میگم یه راهکارپیش پامن بزارین 🫠
ارسلان وقتی کسی میادخونمون یامامیریم خونه یکی انگار ی آدم دیگه میشه
اصلا دیوانه ب تمام معنا😐😐میشه میدونمم که کارش فقط واسه جلب توجه
ماتوخونه خیلی براش وقت میزاریم تاجایی ک بتونیم بازی می‌کنیم باهاش ب حرفاش گوش میکنیم
جوری نیست بگیم بی توجهیممم...
ولی یجا ک میریم یایکی میادخونمون ی کارای عجیب و یه اذیتهایی میکنه ن ماروهااااا بچه های مردم رو فرقیم نمیکنه بزرگن یا بچن هی باخنده اولا ک ادااصول در میاره نگاش کنن بعد ک ببینه باهاش بازی نمیکنن یا یسره میزنه یا چیزی بهشون پرت میکنه تا روشون میپره ینی یکی میاد ن طرف آرامش داره ن منه مادر
سعی میکنم حواسشو پرت کنم پرت نمیشه
ن با بازی ن با گوشی وقتی بچسبه دیگه ول نمیکنه ن با روی خوش میفهمه ن با دعوای تنبیه
کار الانشم نیست بگم چون داداشش اومده ن از ۲سالو۴ماه ب اینور اینجوری شده باخودم میگم بشینم تو خونه جایی نرم باز میگم شاید بازی بلد نیست بزار با دونفربازی کنه یاد بگیره
قبل و بعدشم توخونه همش بهش میگم زدن کارخوبی نیس ...زدن بازی نیست
بزنی دوست ندارن باهات بازی نمیکنن اول میگه چشم بعد دیگه نمیفهمه چی بهش میگی 😐😐😐
مامان amin مامان amin ۳ سالگی
سرم داره منفجر میشه دوس دارم یه دل سیر بشینم گریه کنم
پسرم خیلییییی شیطونه خیلییییی حرف میزنه مغز برام نذاشته اصلا حرف تو گوشش نمیره چ مصلحتی چ با خشونت اصلا نمیتونم خونه پدری خاهری دوستی جایی برم انقد ک نق میزنه و شیطونی میکنه خونه رو بهم میریزه یه شیرینی میوه ای چیزی برداره به هزار جا میماله اصلا نمیشینه ب هیچ وجه نمیشینه مبلمو فرشمو دیگه ریده یه فیلم میزارم گریه میکنه کانالو عوض کنم کارتون بذارم براش نگاه نمیکنه ها ولی حق عوض کردن کانال رو ندارم با تلفن حرف بزنم گریه جیغ ک گوشی بدم دسته اون گوشی دمه دستش باشه ب کل مخاطبام زنگ میزنه رمزم گذاشتم رو تلفن عصبی میشه نمیتونه باز کنه گوشیو میکوبه زمین یه غذا میخاد بخوره کل سفره و خودشو ب گند میزنه هرچی دمه دستش باشه میریزه تو غذاش مسخره بازی میکنه غذای منم بهم ریخته میکنه باباش براش وقت نمیزاره بهمون توجه نمیکنه برامون وقت نمیذاره همش میگه من سرکار میرم خستم حوصله ندارم فکرم مشغوله میگه من شبو روز خونه نشستم در حال استراحتم ولی اون داره کار میکنه خیلی زورم میاد انقد ک سر پام کل پاشنه پام ترک خورده نمیدونم این چ منطقیه ک آقایون دارن فک میکنن خونه و بچه داری راحت ترین کاره بخدا یه حموم نمیتونم برم درو مشت میزنه ک اونم بیاد باخودم میبرمش هم یه جا نمیشینه شیطونی میکنه اسباب بازی هم میبرم ک مشغول باشه ولی بی فایدس خیلییییییییی دلم گرفته خیلییییییییی ناشکری نمیکنم ولی خسته شدم بخدا منم آدمم نیاز ب استراحت دارم نیاز دارم یکی منو بفهمه حرفامو بشنوه درکم کنه نگه غر میزنی یه مدته تپش قلب و سرگیجه دارم همش حس میکنم همین روزا سکته میکنم
مامان سامیار مامان سامیار ۲ سالگی