از اول که قدش میرسید باید درو قفل میکردی که عادت کنه الان سخته
ما هم تو یه ساختمونیم پدر ظوهرم صدا میکنه بچم بره پیششون اوایل رفت وقتی اومد من با شعر و داستان گفتم کارت اشتباهه
چند بارم مراقبش نبودن ترسیده یا تا میاد بپر بپر کنه میگن نکن و ...
دیگه خودش نمیره پیششون
هر چیم صدا میکنن هیچی نمیگه اروم ب من میگه مامان هیچی نگو درم باز نکن مراقبم نیستن منو تنها میزارن و ...
هرچی گریه کرد درو باز نکنید چون گریه کردن اخرش در باز شده همیشه همین کارو میکنن یا فقط یه ساعت بره وبیاد وبریددنبالش.
یا قانون بزارین اگه گوش نکرد بار بعد اجازه ندین بره خونه مادر بزرگش
به مادر شوهرت بگو در باز نکنه بعد خودت در ببند هر چقدر گریه کنه در باز نکن بچه با گریه هیچیش نمیشه منم با دوتا جاریم یه ساختمون هستیم دخترم با پسرش همسن هستن دخترم عادت کرده بود میرفت بالا بعد پسر اون هم میومد رک بهش گفتم پسرت نیاد دخترم بد عادت میشه نزاشتم دخترم بره گریه میکرد محل نمیدادم دیگه خوب شده هرموقع میگه برم بالا میگم نه
با گریه هم باز نکن اصلا اجازه نده
از تنهایی چون میدونه تو رو داره میخواد دنیایی بیرونا امتحان کنه شما بهتر مثل من ب فکر بعدی باشی
باگریه ام باز نکن درو
بگو مادرجان لطفا درشو وانکنید
سلام بچه منم همین طوریه هرکاری بکنی بازم میرن مگرهرروزببریش بابچه هابازی کنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.