ما امروز ظهر از سر کار اومدیم پسرمم با خودم برده بودم
براش قورمه سبزی داغ کردم خورد خودم چون ناهار نداشتم ساعت نزدیکای ۴ اینا بود دو تا نیمرو زدم با خیار و گوجه و... پسرم باز نشست با من یه کمی خورد... عصری دوباره یکم بهش سوپ دادم خورد الانم دوباره از ناهارش مونده بود اونو دادم خورد... گاهاً احساس می‌کنم خودمون تنبلی می‌کنیم اینا بنده خداها کم کم می‌خورن ما باید هی بیاریم بخورن.. من واقعاً احساس می‌کنم تنبلی می‌کنم

نه عزیزم بچه ها عادتشونه انقد سر سفره بلند میشه
شغلتون چیه

آخه مشکل اینه من بدبخت بیشتر از ۲۰ بار غذا بیار میوه بیار تنقلات بیار اما این بچه لب نمیزنه دیروز جوری شد ک دیگه داشتم دیونه میشدم بچه مگه میشه ی ماه تو گرینت نشه ک فقط ی شیر میخوره کم مونده بگیرم بزنمش حرصیم کرده باز لعنت می‌فرستم ب دل سیاه شیطون میگم بچه است

چون حجم کم میخورن و بازی بازی میخورن و معدشونم کوچیکه