دقت که میکنم چقد هرمونا روی ادم تاثیر میذارن
من کلا ادم خونسرد و منطقی هستم
ولی وقتی زایمان کردم عین یه بچه شدم تخس و زبون نفهم
همش محبت میخواستم الان که کارامو یادم میاد خجالت زده میشم حسابی
حتی راحت جلوی جمع گریه کردم «با صدای بلند که کلی ادم دورم جمع شد»
یا از سر گیجی و بازی هرمون ها با ادمای نا باب دوست شدم توی اون ۲سال بهم ریختگی و کلی موجب افسردگیم شد اسیبی که اونا بهم زدن
بعد که همه چیز میزان شد و برگشتم به همون روال قبل
فهمیدم اون دوسال چقدر مخرب بوده
چطور اینهمه فاجعه و خرابی به بار اومده؟!
انگار که درونم«منظورم مغزم و روحم»بمب خورده باشه
خواسته های عجیب غریب از شوهرم دعوا های الکی گیر دادنای الکی
گریه های شدید بدون کنترل
الان که به گذشته نگاه میکنم میگم
-خوب شد که گذشت که دووم آوردم🌱🌝


الانم وقتی مامانی رو میبینم تو همین فضای گهواره
یه موضوع کوچیک رو خیلی بزرگ جلوه میدن تحت تاثیر بارداری یا شیردهی
دوست دارم سفت سفت بغلشون کنم
چون هیچکدوم به اختیار خودش نیست همش تقصیر هرمونای لعنتیه
دوست دارم بگم درست میشه
پس اروم باش و نفس عمیق بکش همین🫂🫵🏻

-هیچوقت به همسرم نگفتم ازت ممنونم
چون ادمیم که ابراز علاقه کلامی برام سخته و ترجیحم اینه عملی نشون بدم
امیدوارم روزی بتونم بهش بگم ممنونم…..اون سالهایی که مغزتو ساییدم و موجب شدم از دست من سرتو بکوبی تو دیوار و منو از خودت نروندی رو اگه توانش باشه برات جبران مکنم🥲❤️
ی

۵ پاسخ

براش پی ام یا اس بده و ازش تشکر و معذرت خواهی کن مردا هم بیرون از خونه خیلی زحمت میکشن گناه دارن

قشنگ درکت میکنم 🙃من باز هورمونا روم مونده بیشتر روزا میل ب غذا ندارم و حالت تهوع دارم ویارش روم مونده

من ازماه آخربارداری تا پایان یک سال شیردهی تماما درگیر همین روحیات و عوارض جسمی مثل اگزما بودم دستام خشک وقاچ زده شده بود ازنوک انگشتام خون می‌آمد...ولی هیچ کس نمیفهمه اینارو جز یه مادر

منم امسال خیلی بهتر شدم پشیمانم از رفتارهای گذشته ام 🤭🤭

باورت میشه منم سال‌های مخرب داشتم😅

سوال های مرتبط

مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
سلام به مامانهای درمانده با بچه‌های لجباز😂😂😂

خواستم بگم خیلی خوش به حالتونه که بچه‌های به این توانمندی دارید که با قدرت روی حرف و عملشون هستن

و این قدرت ذهنی و کلام و عملی بچه است

واقعا جای تبریک داره

میخوام بهتون بگم که خیلی از این شخصیتش لذت ببرید

ولی اگر نگران هستید اون نگرانی رو تو خودتون نگهدارید و بروز ندین
با بچه راه بیاید
یعنی همراه شید، همه‌اش تو ذهنتون مرور کنید بچه است
من باید با اون بچگی کنم نه اینکه اون بخواد حرف شنوی کنه
🫵🏼🫵🏼🫵🏼سن ۳ سالگی سن استقلال🫵🏼🫵🏼🫵🏼

اگر نگرانید چاقو بر میداره، اگر نگرانید نزدیک گاز میره
اگرهای زیاد… زودتر قبل از اینکه تذکر کنید بهش شرایطو براش امن کنید
اون بچه مثل همون نوزادیه که تازه چهارد دست و پا رفتنو شروع کرده
و همه چیزو قبل اتفاق از جلو دست و پاش جمع میکنید
بعضی وقتها هم اون تجربه ضرری نداره فقط یک کار به کارهای ما اضافه میکنه پس بزارید تجربه کنه

اگر میخوای یه بچه درست حسابی تربیت کنی
درست و حسابی باهاش برخورد کن
اجبار هیچ چیزیو درست نکرده فقط حریصتر میکنه که وقتی شما هستین و از ترس شما اون کارهارو انجام نده، و بعد که نیستین خیلی راحت حتی بدون ذره‌ای نگرانی انجامش میده
و این میمونه روش تا سن نوجوونیش و اون موقع است که خودش دوست انتخاب میکنه خودش میره تو جامعه و خودش میخواد با شرایطی که از قبل ما براشون ساختیم انتخاب کنه دوست خوب یا دوست …محیط امن یا …

شما الان کدومو انتخاب میکنید همراهی کردن با بچه یا اجبار تویه تربیت تنبیهی یا با اگر فلان کارو بکنی محروم میشی برات فلا چیزو نمیخرم، اصلا نمیریم فلان جا( تنبیه و محرومیت)

🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼تو مادر خوبی باش تو مادر آگاهی باش🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼🫵🏼
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
یه جای داستان
شخصیت اصلی میگه،حالا که اینکارو کردی دیگه دوست من نیستی
پسرم تازگیا این جمله رو زیاد استفاده میکنه
حالا که با من بازی نکردی…
حالا که پات خورد به اسباب بازیه من…
منم اون لحظه باید مثل پاندای معلم،یا لاک پشت دانا،یا سنجاب جنگلی
بهش بگم،چشماتو ببند نفس عمیق بکش،تا ۱۰ بشمار،و حالا به بازیهای جالبی که با هم میکنیم فکر کن

بعضی وقتها انجام میده بعضی وقتها هم نه
بهش میگم راد عزیزم این حرفهایی که به من میزنی ممکنه منو ناراحت کنه
ممکنه دوستت رو ناراحت کنه،درسته عصبانی یا ناراحت شدی
اما قبل از اینکه حرفی بزنی نفس عمیق بکش

یه مدت روی این موضوع تمرکز کرده بودم،اما یه روز وقتی گفت ناخودآگاه سرم به چیزه دیگه‌ای مشغول شد و حرفی نزدم،دو سه بار تکرار کرد و من به بازی که از قبل برام چیده بود ادامه دادم
و دیگه از اون روز تکرار نکرد
و دیگه نگفت
و حتی موقع گوش دادن به همون داستان شروع میکنه به نفس‌های عمیق کشیدن
من بچه تربیت نمیکنم،اونه که داره منو تربیت میکنه
اون داره به علم و آگاهیه من اضافه میکنه
اونه که صبر،شادی،ناراحتی،هیجان،فکر کردن و … رو به من یادآوری میکنه
❤️❤️❤️
مامان میکائیل مامان میکائیل ۳ سالگی
سلام مامانا شبتون خوش
پسرم ۳سال و ۱۵ روزشه
از همون زیر یک سال کاملا واضح کلمات و بیان میکرد و شیرین زبون بود
تا ۲سالگی واضح و روشن صحبت کرد دیگه کامل
طوری که توجه همه رو جلب کرد نسبت به شیرین بیانیش و سبک بودن زبونش
همه با بقیه بچه های اطرافیان مقایسش میکردن و میگفتن خیلی خوب حرف میزنه چقدر واضح صحبت میکنه .چقدر شیرین زبون و از این حرفا
ولی الان چند روزه زبونش گیر میکنه میخواد صحبت کنه
یعنی یه کلمه رو بخواد بگه کلی سعی میکنه تا زبونش بچرخه
خیلی ناراحت و عصبیم از این بابت
یهو اینطوری شد نه زبونش میگرف نه چیزی چقدر شیرین بود ولی الان خیلی بیقرارم به خاطر این موضوع
یعنی یهو چش شد که اینطوری شد
در ضمن اینکه تو این مدت نه ترسیده نه دعواش کردم نه توی شرایط اضطراب اوری بوده که بگم از اونه .کلا اروم بوده همه چی
دلیلش چی میتونه باشه!!!؟
یعنی ممکنه نظر خورده باشه و اثر اونه !!منی که اصلا اعتقاد ندارم دارم با چشم خودم میبینم ..
چیکار کنم این سنگینی که رو زبونش افتاده بره!!!!؟؟
رااسته که تخم کفتر اثر داره
ممنون میشم راهنماییم کنید دوستان خیلی آشفته ام به خاطر این موضوع. خیلی درگیرشه ذهنم
مامان رایبد💙 مامان رایبد💙 ۳ سالگی
پسرک با پدر رفتن سرکار، و من در سکوت و تنهایی خیره به پرایدش شدم و در غیابش هم بهش فکر میکنم که چقدر خوبه یکی اینجور همه جون و تنم شده که در بود و نبودش حجم بزرگی از فکر و ذهنمُ متعلق به خودش کرده😍

مامانا بچه های شما هم زیاد بهتون ابراز احساسات میکنند؟
رایبد مدام راه میره میگه مامان دوستت دارم🥺😍
ی وقتایی تو اووووج بازی هستیم یهو میبینم خیره شده بهم، نگاش میکنم فوری بوسم می‌کنه میگه مامان خیلی دوستت دارم😅
یا مثلاً من غرق کارای خودمم،میاد میگه مامان سرتو بده، دولا میشه محکم بغلم می‌کنه و بوسم میکنه😍
البته منم عشق و مهر زیادی بهش میدم، اما برام جای سوال که بچه های دیگه خصوصا پسرها همینطور اهل ابراز علاقه هستن یا نه؟
مثلاً خیییییلی کوچیکتر از اینا بود، وقتی پوشکش تعویض میشد و شستشو میشد کلی بغلم میکرد و بهم می‌چسبید خیلی برام عجیب بود که ی بچه خیلی کوچولو اینطور ازم قدرشناسی میکنه، الآنم دستشویی میبرمش ازم تشکر میکنه و گاهی این تشکر با تقدیم یک بوسه اس🥺
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۳ سالگی
مامان رایبد💙 مامان رایبد💙 ۳ سالگی
امروز ده روز که رایبد از پوشک گرفتم باید عرض کنم من همیشه قبل از هر چالش و موقعیتی اینقدر که استرس قبلش از پا درآوردتم خود اون موقعیت سخت و جانفرسا نبوده😂
مثلاً از شیر گرفتن، واکسن زدن، تایم های بیماری و مریضی و در نهایت همین پوشک گرفتن...
اینقدر ترک پوشک برام شده بود کابوس که اصلا دلم نمی‌خواست وارد این پروسه بشم خصوصاً که هر روز کلی مامان مستاصل اینجا میدیدم که راجع به قضیه پوشک گیری مینالیدن😥
اما خداروشکر این مرحله هم خیلی راحتتر از اون چیزی که تصور من بود سپری شد، و رایبد بخوبی با این قضیه کنار اومد و همکاری کرد...
اینم بگم تا الان خیلی مواخذه شدم که چرا بچه رو از پوشک نمی‌گیری و دیر شد اما من از اول زمان مورد نظرم سه سال بود که بچه به آمادگی کافی برسه، خیلی ها مسخره‌ام کردن، خیلی ها بهم طعنه زدن و فکر کردن بخاطر تنبلی و راحتی خودم این کارو تاخیر میندازم اما برام مهم نبود، مهم این بود که تو این مسیر بچه ام آسیبی نبینه و هر دو اذیت نشیم، که خداروشکر همینم شد😍
شما هم کاری به اظهار نظر اطرافیان نداشته باشین، هر مادری شناخت بهتری از بچه اش داره👌
مامان کیهان مامان کیهان ۳ سالگی
مامان قشنگا سلام
امروز داشتم تاپیکار قبلیمو نگاه میکردم دیدم تاپیک تولد کیهان نوشتم کادوشو میخام بگم چیه ولی نگفتم🤦🏼‍♀️

چون برای همه میتونه مفید باشه اومدم بگم
امسال به جای اسباب بازی و تیکه طلا و پول ... حدودا ۲ م ت کتاب های متنوع برای کیهان خریدم ،کتاب هایی که میدونستم تا حدی خوشش میاد، اطلاعاتش رو بالا میبره،مهارت های شخصیش رو افزایش می ده
و از همه مهم تر کتاب خواندن رو جایگزین حجم استفاده از گوشی میکنه ...
بخصوص کیهان من که به واسطه شغلم که نصف روز نیستم و اکثر عصر ها که یکی دو ساعت ازش دورم به گوشی و تی وی وابسته شده بود.
عکس کلی کتب ها رو براتون پایین گذاشتم درمورد هرکدوم دوست داشتین بپرسین تا توضیح بدم ...
فقط همین قدر از تاثیر گذاری کتاب ها بگم که کیهان تقریبا روزی چهار پنج تاشونو میگه بخون برام ... و جدیدا خودش باز میکنه و اونچیزایی که فهمیده رو میگه... و کلمات خیلی خیلی بیشتر و پیچیده تری رو متوجه میشه و بیان میکنه .

راستییییی به کمک کتابش بدون اینکه من هیییچ سختی ای بکشم دستشوییشو گفت و دیگه پوشک نمیشه فقط شبا بعد خواب پوشکش میکنم 😍😍😍😍 در طول روز هم یادآوری میکنم که پوشک نداری ... و مرتب خودش میگه... البته هنوز یکم در دفع مدفوع بدون پوشک ترس داره و نکه می اره توی پوشک کارش رو بکنه😅😅
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
سلام به همه مامانای گل
گفتم اول از همه بیام یه تشکر ویژه از مامان ایلیا بکنم که با راهنمایی های دیشبشون باعث شد صبح با انرژی بهتری بیدار بشم و به بدغذایی و اینکه الان هیچی نمیخوره فکر نکردم☺️
صبح که پسرم بیدار شد اولین کاری که کردم گفتم امروز دلم میخواد تو برامون صبحونه درست کنی بیا میخوایم نیمرو درست کنیم یه ماهی تابه آوردیم با سه تا تخم مرغ گفتم تو بشکن خلاصه با کلی خنده و شوخی و اینا تخم مرغ ها رو شکست بعد گفتم حالا بزارم رو گاز تا بپزه و دستپخت پسرم رو بخوریم آماده که شد هی تشویق که وای جقدر خوشمزه درست کردی و اینا اونم از ذوق اینکه چه کار بزرگی کرده تقریبا یه دونه نیمرو خورد و بعدشم چون عاشق شیرکاکائو یه فنجون خورد☺️ خلاصه ناهار هم براش کته با هویج و سیب زمینی و مرغ درست کردم با مشارکت هم که اونم تقریبا دو سومش رو با ماست خورد باورم نمیشد🙃 از خوشی نمیدونستم چکار کنم؟!
ادامه در کامنت میگم خیلی طولانی شد اگه دوست داشتید لایک کنید بالا بمونه شاید به درد یه مادری که فکر میکنه بچه ش بی اشتهاس و کلافه شده بخوره❤️