۱۳ پاسخ

من اوایل ازدواجم با مادرشوهرم میخوابیدیم😅پدرشوهرم مرده بود میگف میترسم تنها بمونم.یه اتاق دیگه داشتن نمیذاشت اونجا بخوابیم،دوتا تشک و یه پتو دونفره میداد جلو چشمش میخوابیدیم،بعد کرماش تکون خورد تشکامون رو با فاصله مینداخت دوتا پتوی جدا بهمون داد🤣بعد خواهرشوهرم میومد میگف زود باشین بچه بیارین دلم میخواست بگم داداشت با من که نمیخوابه ببین استغفرالله مادرت میاره؟🤣🤣🤣

بعضیام هستن شوهرشون رو تو عمل انجام شده قرار میدن

مثلا به شوهرشون میگن قرص میخورم تا راحت نزدیکی داشته باشی درحالی که نمیخورن و حامله میشن😅


شما باید ببینی دلیلش چیه شاید واقعا دلیل قانع کننده ای داره.

خوب عزیزم شما دلیل اینکه میگه بچه نمیخوایم رو ازش پرسیدی؟
دلیلش منطقی هست یا چی؟

هیچ کسی هم نمیتونه راضیش کنه الان هم حس میکنم ماخواسته باردارشدم مینرسم بازم میخوادسقط کنه

من سه تاسقط کردم باقرص بخاطرک شوهرم بچه نمیخوادبابحث دعواگفت بایدسقط کنی

نه نمیفهمه هرچی بهش میگم میگه نع توبیار چیکار ب شوهرت داری توبیار
رومم نمیشه بگم که شوهرم جلوگیری میکنه

شوهرمن

خیلیارو دیدم شوهراشون بچع دوسدارن اماشوهرمن نع هردفعه ی بهونه میاره فامیلامون هم اینکه ازدواج کردن ازمن چنسال کوچیکترن بچه دارن

همه بهم حرف میگن خسته شدم😥 حتی مادرشوهرمم همش بهم میگه هرچی بهش میگم من بچه میخام پسرت بچه نمیخاد بازم هی بهم میگه توبیار چیکار به شوهرت داری
اخه وقتی شوهرم جلوگیری میکنه من چطوری بیارم

وای شوهر من ک کچلم کرده
دهنمو سرویس کرده
به سال تو اقدامم اما نمیشه
شوهرم هم بشدت بچه کوچیک دوست داره
هر بچه ای تو بیرون کوچه، خیابان مغازه ،مهمونی و......میبینه بغلش می‌کنه قربون صدقش می‌ره منم دلم بحالش میسوزه اصلا ب روی خودم نمیارم خجالت میکشم بخدا خودمو فوش میدم بخاطر اینکه نتونستم تو این یه سال ارزوشو برآورده کنم خوشحال بشه😔🥺

نمیاد مشاورع

برین پیش یه مشاور عزیزم باهاش صحبت کنه شاید به اون گفت دلیل نخواستن بچه چیه

شوهرمنم دوست نداره ولی من میمیرم برای بچه ،هرچی هم میگم قبول نمیکنه دیگه خسته شدم

سوال های مرتبط