تا یه غذا بخام بزارم جون ب لب میکنه خودشو اونقدررر هق هق گریه میکنه و اشک میریزه که نگو چرا اینجوریه تا از کنارش بلند میشم برم ی لیوان آب بخورم اونقدررررر گریه میکنه تاوقتی ک من روانی بشم داد بکشم اصلا ساکت نمیشه ک نمیشه انگار دارن شکنجه میکنن ن توس ماشینش ن توی روروک ن توی کابینت پر از ظرفای پلاستیکی هیچی ساکتش نمیکنه باید فقط بغلم باشه راهش ببرم

شبهاکه بیهوش میشم

وای دقیقا پسرمنم نمیزاره ازکنارش تکون بخورم اینقدرگریه میکنه مگه یکی کنارش باشه سرگرمش کنه کلا خونه زندگی روگذاشتم کناربه خاطراین فسقلی مامانم میگه خوابه کاراتوبکن میگم وقتی بیداره تمام انرژیمومیگیره می‌خوابه منم یکم استراحت میکنم 😑😑😑

عزیزم سخته خیلی هم سخته حق داری کلافه بشی
ولی لطفا داد نکش روش باشه ؟
تنها آدم امنش تویی بزار بهت اعتماد داشته باشه بدونه دنیا جای امنی هست
من هر جا میرم با خودم میبرمش
سرویس هم وقتی خوابه میرم
ظرف وقتی میشورم میارمش کنار سینک چشم بهشه
کارهای ضروری رو انجام میدم فقط

اضطراب جدایی داره عزیزم درست میشه فقط باید مدیریتش کنی

بهش میگن اضطراب جدایی عزیزم...حق میدم خیلی سخته...طفلکیا فکر میکنن مامان از پیششون میره کلاااا برای همیشه رفته...نمیدونم تو ذهن کوچولوشون چیه که یک قدم فاصله میگیری میترسن....🥺❤️خدا بهت انرژی بده عزیییزم...خسته نباشی مامان قهرمان❤️

من چجوری غذا بپزم چطوری ظرف بشورم چطوری دستشویی برم بچه های شما هم اینجورین ؟

چقد تو منی🥴🥴