بیدارید من دارم از عذاب وجدان و سردرد شدید میمیرم امروز دخترمو بردم هیئت فکر کردم خوشش میاد دفعه های قبلی کلی راه رفت بازی کرد ولی دوساعت تمام جیغ کشید شب بود نمیتونستیم برگردیم تا مراسم تموم شد مامانم قبول کرد اسنپ بکیره اومدیم خونه هرکار کردم نمیخوابید یعنی گیج خواب ها مقاومت میکرد خسته شدم میخوادتا صبح بیدار باشه اینقد خودمو کتک زدم جیغ کشیدم چرا من اینقد بدبختم چرا یه شوهر ندارم با ماشینش بریم دور دور تا خوابش بکیره یه بی شرف که گورشو گم کرده من بچشو دارم بزرگ میکنم حالم بده بد میمیرم براش چرا چیغ زدم سرش

دیگه نبرش هیئت
ببخشید ولی ابن نظر شخص خودمه و قصد توهین و بی احترامی ندارم ولی نمیفهمم چرا بچه را اینجور جاها میبرید وقتی چیزی نمیفهمه تنها صدای دادو بیدادگریه سیاهی را میبینه خوب بچه تو ذهنش میمونه میترسیه . تو خونه بشینید که راحتره بچه که اذیت نمیشه .

قبل از تند تند لایک کردن کامنت مامان دلسا تاپینگ منو درست بخونید نوشتم دفعه های قبلی بهش خوش گذشته بود دوس داشت من هرروز تو هیئت ها نیستم بعد ۲۰ روز رفتم

صبر ادم گاهی لبریز میشه تقصیر تو نیس فشار زندگیه دیگه یهویی فوران میکنه
اون طفل معصومم گناهی نداره

خانواده خودت چرا کمکت نمیکنن؟
همسرت خانواده نداره ازشون کمک بگیری؟
بعدم شما که انقدر دست تنهایی چرا یه جاهایی میری که رفت و امدش سخت باشه محتاط تر عمل کن بیشتر از بچت باید بفکر ارامش خودت باشی تا بتونی زندگیتو مدیریت کنی

اشکال نداره عزیزم پیش میاد من خودمم بعضی وقتا آنقدر کمرم درد میگیره که وقتی دیگه خیلی عصبانیم میکنه دخترم خدا ببخشه ولی زدم رو دستش چند بار آخه هر چی دعوا میکنم تاثیر نداره فقط میخنده وقتی میزنم گریه میکنه میگه بغلم کن من بغلش نمیکنم تا بفهمه ناراحتم

حق داری میفهمم.تو ک ن خرجتو میده ن میاد بهتون سر میزنه.خونه هم مال باباته.طلاق بگیر تا دیگ امیدی ب اومدنش نباشه.اینجوری قوی تر و مصمم تر میشی برای ادامه زندگی فقط با بچت

عزیزم چرا پس اینجوری شده ،وقتی روزای قبل بازی میکرده ،احتمالا امشب درد دیگه ای داشته ،زمین اینا نخورد؟گرمش نبود؟

عزیزم براش سوره های ۴ قل بخون حتما چندبار .

استامینوفن بده بهش

خوابش نمی اومده بچه

پس همسرت؟
اونجا اذیت شده یا ترسیده حتما🥺

شوهرت کجاس مگ

بهش میگم سرم درد میکنه کی میفهمن زبونمون زو پس هرچی لالایی خوندم راه رفتم هرچی التماسش کردم نمیخوابید