۱۸ پاسخ

ولله کار میکنم چند باری مامانم میاد میبینه حرصش میگیره

ولله کار میکنم چند باری مامانم میاد میبینه حرصش میگیره

کاش پول جمع کنه حرص نمیخوردم ولی میبینم من تو حسرت سختی زندکی کنم هم عروسم تو آسایش اذیتم درسته من خونم جدا ولی وقتی آب ندارم گاز تو حیاط و خیلی کمبود ها زندگی سخت میشه

ب خصوص آین روزا هم شرجی منم نفس تنگی بهم دست میده تو گرما دیگه گاهی اوقات مامانم ک زنگم میزنه میگه مامان چرا نفس نفس میزنی میگم حیاط بودم میبینم چقدر حسرت میکشه

ساعت ۱۲ شب کی بخوام خونه جمع وجور کنم وبخوابم؟

دسشویی دارم نمیشه ک هرساعت برم پایین دسشویی کنم وبیام

بعضی وقت ها ب سرم میزنه ب بهانه استراحت برم خونه آقام تا بعد زایمان
اونجا خانوادم همه چی برام فراهم میکنن ک قدر زن بدونه ولی دلم نمیاد

شوهرم هم دو تایم با برادرش سر زمین کار میکنه خاک تو سرش ی قرون بهش نمیده هی میگه ندارم اونم میگه نداره گناه داره نمیگه زنش ۹ ماهه باردار خرج داره .برای خونش تانکر بخره لا اقل .یا خونه گازکشی کنه .انگار ن انگار

بعد اگر ی جا خونه کثیف باشه شوهرم صداش در میاد مادر شوهرم تیکه میندازه نمیگن ک آب قطع کردن آدم نمیتونه کاری انجام بده

فردا هم مهمون دارن باید از خوابم بگذرم اول صبح بشینم ک کارام انجام بدم برم کمک

رفتم پایین دسشویی یکساعت پیش
یا خودشون لوله باز کردن یا دارن تانکرشون آب پر میکنن الان از۸شب دارن تانکر پر میکنن پر نشده میگم خب برو ببند منم کارام انجام بدم میگه نمیشه دعواشون کنم ؟

خونم طبقه بالا پدر شوهرم اینا هست
آب نمیرسه اگر پایین استفاده بشه از غروب تا الان آب ندارم عصرها هم پایین حموم میکنن صبح ها هم آشپزی حموم لباس شستن دارن پایین میبینی فقط وقت خوابشون من آب بهم میرسه
لباسشویی اینا حیاط امروز ۲ ظهر لباس شستم واز غروب میخوام ی چیزی بشورم آب ندارم ظرفا پر سینگ

کمرتو نباید چرب کنی
این دردا طبیعیه

از زندگی
ی طرفی بارداری

خستم شد

دلم گرفته

نه گرم نکردم فقط همسرم با روغن زیتون ماساژ داد و با روسری اروم بستم و دراز کشیدم..اما می‌ترسم دردش برام بمونه..

عزیزم کمرت رو گرم نکنی ها!!!!!
فقط دراز کشیده باش اصلاااا بلند نشو تا خوب بشه

سوال های مرتبط