۵ پاسخ

کاشکی واقعا مثل خارج موارد اینجوری با پدر و مادر برخورد جدی میشد تا کسی نتونه بچه رو اذیت کنه
این بچه زبون بسته با این سختی بزرگ میشه خودش میشه یه آدم پر از عقده و مشکل اونم با بچه هاش همینطور رفتار میکنه

ای وای خاک تو سرشون اگه من بودم دعوام می‌گرفت باهاشون تحمل ناراحتی بچه ها رو ندارم کاش این وحشی ها هیچوقت بچه دار نشن

این میشه یدونه از آدم‌های عقده ای فردا که هرکاری از دستش برمیاد انجام میده خدا پدر و مادرش هزار بار لعنت کنه که فرشته کوچولوی مثل اون اذیت می کنند

کاش میشد برای بچه کاری کرد

خدا کمک کنه به این پدر مادر

سوال های مرتبط

مامان آرین و عرشیا مامان آرین و عرشیا ۳ سالگی
مامان محیا جونم💫 مامان محیا جونم💫 ۲ سالگی
تف تو شعور اونی که با بچه مریض پا میشه میاد تو جمع و بقیه رو هم میندازه تو دردسر
.
اگه تاپیک قبلمو خونده باشین امروز صبح بردمش دکتر
دکتر گفت تبش ۳۸ بود(خودم تب‌سنجم خراب بود نشد بگیرم تبشو)
.
اول شیاف گذاشتم براش(دکتر گفت چون فعلا تبش بالاس شیاف بذار براش بعدا شربت میدی) و اینم گفت که گلوش التهاب داره واسه همین نمیتونست آب دهنشو خوب قورت بده شب...
اول شیاف رو گذاشتم براش بعد کمی نون دادم خورد که شربت‌هاشو بدم تا معده‌اش خالی نباشه
شربت پلارژین رو که دادم درسته گریه میکرد ولی دادم خورد به زور
بعد چند دقیقه آزیترومایسین رو میخواستم بدم کمی قورت داد(گریه‌ای میکردا😭) نصف دومشو که ریختم ته حلقش حالت عوق مانند داشت
تف کرد مجبور شدم دوباره اون مقداری که تف کرده پر کنم بدم همین که برگشتم بدم دیدم از بس گریه میکرد عوق زد بالا آورد هم چیزی رو که خورده بود هم شربتو
حالا پلارژینی که داده بودم پرید؟؟
.
چنان مظلوم نگام میکرد و گریه میکرد جیگرم کباب میشد😭😭😭😭😭
گفتم بذار کمی نون بدم بخوره شکمش پر بشه بعد شربت هارو دوباره میدم
کمی خورد دومی رو که دادم بخوره دیدم خوابید
الان چیکار کنم؟؟
شیاف ۳۲۵ استامینوفن و شربت استامینوفن و ایبوپروفن و آزیترومایسین و پلارژین و اسپری بینی سدیم‌کلراید داده
.
هرچی به آدم فاقد شعور بگم کم گفتم😡😡😡
بچم زجه میزد که شربت ندم بهش
بماند که هزینه ویزیت و داروهاش چقدر شد
فقط ناسزاس که میگم تو دلم به همشون...زجه بچم که یادم میفته دیگه نمیدونم شربتهاشو چجوری بدم😭😭😭😥