۸ پاسخ

ن خوب کردی تازه تو‌جم باید میگفتی حق نداری اینطور حرف بزنی پسرت بفهمه پشتشی

کار خیلی خوبی کردی نباید کسی به بچه خودمون جلو خودمون اینجوری کنه

من تازه اگه دوست من با بچه ام اين كارو بكنه باهاش برخورد مىكنم

سلام عزيزم اولا كه كار دوستتون بسيار اشتباه بوده بچه ها تا ٣/٥ متوجه نمىشن از قصد انجام نداده روانشناسهاى كودك مىگن تو جمع اصلا بچه هارو اجبار نكنيد به عذرخواهى

بنظرم زدن کلا خوب نیست بنظرم حق با جفتتون بوده

خوب کردی گفتی ، هم تو مادری هم اون
حق با جفتتون بوده

خیلی خوب رفتار کردی همین که بهش گفتی هم عالیه

اول بچه با بچه دعوا میکنن دنیا بچگی بع مادرها هیچ ربطی ندارن دعوا میکنن باز آشتی میکنن رفتار اونم خانم خیلی اشتباه بود بچه ها تو دنیا بحث بچگی دعوا بچگی رشد میکنن جز زندگیشون هست

سوال های مرتبط

مامان اوین مامان اوین ۲ سالگی
مامانا اینقد اعصابم بهم ریخته که حساب نداره من پسرم ۵ سالشه به هرزبونی بگی بهش نقاط خصوصی بدن وگفتم اما خیلی مظلوم و اصلا نمیتونه از،خودش دفاع کنه جثش هم ریزه اولین دفعه که متوجه شدم که پسر خواهر شوهرم ۵یا۶ یال ازش بزرگتره دستمالی کرده با اون دعوا کردم با زبون خوش هم به پسرم گفتم اجازه،نده دیگه تا حدودی کمتر شد اگرم جایی احساس می‌کردم بارم بهش گوش زد میکردم که خصوصیه تا امروز که رفتیم خونه یکی از آشنا اینا تو اتاق بازی میکردن داداشمم با پسرم بود اون ۷ سالشه حس کردم یکم غیرنرمال به پسرم گفتم بیا کنار خودم بشین که میخوایم بریم بعد اومدیم تو ماشین با زبون خوش ازش تنهایی پرسیدم گفت هیچی دختره گلوم پ فشار می‌داده نمیزاشته بیام بیرون خصوصی رو هم دست میزده بعد من بهش گفتم من باتو دوستم هرمشکلی داره بهم بگو چرا ازخودت دفاع نمیکنی گفت یعنی چی گفتم یعنی احازه،نده کسی،بزنه اگرم بزرگتر بود نتونستی از مامان و باباکمک بگیر اینقدر عصبانی شدم یکم خوراکی گرفتم رفتم در خونه طرف دختر گفتم بیا خوراکی خریدم بعد بهش گفتم من با پسرم دوستم نبینم دوباره از این غلطا کردی همه راه و امتحان کرده بودم گفتم شاید اینجوری پسرم اعتماد کنه اینقدر اعصابم بهم ریخته که حد و حساب نداره چیکار کنم یه پسر نباید اینجوری باشه آخه شوهرمم اخلاق ورفتار مثل پسرم کم رو خجالتی اصلا من یه چیزی،میگم شما یه جیزی میشنوید
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم
مامان آرین و عرشیا مامان آرین و عرشیا ۲ سالگی
مامان فرشته ها🧚🌈👼 مامان فرشته ها🧚🌈👼 ۲ سالگی
🌺تجربه از پوشک گرفتن دخترم🌺
اولش رفتم دوتا شورت آموزشی خریدم ،بعدش همش با زبون کودکانه بهش گفتم ،عزیزم ببین چه شورت خوشگلی برات خریدم از این به بعد دیگه اینو بپوش و پوشکتو بندازیم بره،پوشک واسه نی نی های کوچیکه
یه قصه از خودم براش گفتم ،گفتم یه دختره اسمش سارا بود وقتی بزرگ شد به مامانش گفت من دیگه از پوشک خوشم نمیاد دلم میخواد مثل تو ،برم دستشویی،پی پی ها و جیش هارو بفرستم تو لوله ،که برن خونشون،خونه ی پی پی ها تو دستشوییه
همش مدام این قسمت آخره داستانو براش میگفتم و میگفتم دختر منم میخواد پی پی ها و جیش هارو بفرسته برن خونشون
شورت آموزشی پوشوندم بهش و هر یه ربع ازش می‌پرسیدم جیش داری دخترم؟بریم جیش هارو بفرستیم خونشون؟اونم خوشش می اومد و میگفت آره و می‌رفتیم دستشویی و جیش میکرد،چندبار یکم دیر بردمش دستشویی و تو شورت آموزشی جیش کردو عوضش کردم،شورت آموزشی هاش هردوش‌ کثیف شده بودن و مجبور شدم شورت معمولی یا شلوارک پوشوندم بهش،چندبارم چون شورت معمولی پوشیده بود جیش کرد تو خونه ،خلاصه تو دومین روز که از پوشک گرفتمش کم کم جیش داشتنی خودم از حرکاتش می‌فهمیدم جیش داره و ازش می‌پرسیدم میگفت دارم و میبردمش دستشویی ،مثلا دست میزد به مثانه ش ،یا پاهاشو جمع میکرد
چندبارم اومد گفت جیش کردم و من فکر کردم جیش کرده ،دست زدم شورتش و دیدم خشکه ،فهمیدم منظورش اینه که جیش دارم و جیش نکرده،،چندبارم گفت پی پی کردم و دیدم منظورش پی پی دارمه،گاهی هم
ادامه تو کامنت اول