امشب شام رفتیم پارک
نه تنها خوش نگذشت بلکه الان بشدت افسرده،عصبی،ناراحتم
دخترم یه لحظه نذاشت بشینم فقط راه می‌ره دستشو هم نمیده مخالفت هم باهاش بکنی یکساعت گریه می‌کنه
نه که بگی به این خاطر ناراحتم
دلم واسه خودم میسوزه ده ساله ازدواج کردم یه خوشی نکردم همش یه گیری سرراه بوده حالا که پسرم شده هفت سالش و اذیتاش کم شده دخترم تازه شروع شده
یکی رو هم ندارم بچه رو بدم بهش نگهداره یه سفری بریم یه تفریحی چیزی
مادرم جوون فوت کرد مادرشوهرمم پیره و اصلا دلسوز نیس
دلم پر از غصه اس

همه بچه ها تا ۴ سالگی اذیت دارن ،بعد بهتر میشن، بعدها دلتنگ این روزا میشی وقتی،بزرگ شدن و رفتن سر خونه زندگی خودشون

من توی خونه عصبانی افسرده شدم همسرم چرخکرده گرفته بود پیاز پوست گرفتم ۲کیلو چرخ میکردم قاطی گوشت میکردم سرم داد مبزنه چشام سوخت جمعش کن بچه هی دست میزنه به چرخ گوشت یا پیاز پدرم دراومد چشام میسوزه شوهرمم داد میزنه بجای گمگ دو دقیقه نگهش میداره بعد ول میکنه میاد پیشم
اومدم سر سفره بچه رو سیر کردم خودم هیچی نخوردم دیدم شوهرم کل سالادو خورده از ۱۰تا کتلت ۲تا خوردم همشو خورد بچه هم چسبیده بهم نذاشت کوفت کنم شاممو خدا از این مرد ها نگذره خیلی خود خاهن

ما هم امشب رفتیم .تله کابین اول ک تو کابین همش گریه میکرد و میخواست پیاده شه رسیدیم بالا میخواست فقط راه بریم مجبور شدیم ۱۰ دقیقه ای برگردیم 😂

دقیقا مثل شرایط من دخترمم که از اول آروم بود الان ۶سالشه و پیم ماشاالله شیطون شلوغ کار 🙈🙈

بچه ها تواین سن همینجوری میشن پسرمنم همینجوریه بیرون که میریم خسته تر برمیگردم خونه انشالله بزرگ میشه مسافرت وتفریح هم میری خدابیامرزمادرتو اگه بود حتما نگه می‌داشت که یکم استراحت کنی

سلام دیگه چیکار میتونی بکنی عزیزم بچه س دیگه باید تحمل کنی اما درکل اگه کسی باشه بچه تو نگه داره واقعا میری مسافرت بدون بچه ت دلت میاد تنهاش بزاری من حتی لحظه ای فکرش دیوونم میکنه چه پسر بزرگم که 20 سالشه چی وسطیه که 14 سالشه چی دخترم که 1 سالشه

درست مثل من تازه من شوهرم هم تو بچه داری اصلا کمکم نمیکنه

تو این سن همینطورن
منم سعی میگنم محیط بسته برم
یکم بزرگتر بشه با پسرت هم بازی میشن راحت میشی

سلام عزیزم کدوم شهرین؟