فک کنم تنها کسی باشم ک دوس داشتم تو هفته های پایین تر بودم ،وقتی میبینم یکی پیام داده برا انومالی یا ازمایش گلوگز یا هر چیز دیگه ای ک من رفتم قبلا ،میگم یادش بخیر و دلم میخاست اون هفته ها باشم …
قبلا زیاد بهش فک نمیکردم ولی الان هرچقد به لحظه زایمان نزدیک تر میشم همونقد استرس میگیرم 🥲خیلی میترسم خیییلی

وای من ک فقط دوست دارم بگذره

من این ماه ها خیلی اذیتم (درد شدید معده دارم) از اون طرف میگم کاشک زود بگذره زایمان کنم از اون ورم فوبیای زایمان طبیعی رو دارم و بخاطر یه سری دلایل می‌خوام طبیعی زایمان کنم خیلی حس عجیبیه

واقعا منم ب اون لحظات فکر میکنم،دلتنگ‌میشم
چقدر ذوق و استرس داشتیم
انشاالله از الان بعدش هم بخیر و خوشی بگذره زایمان خوبی داشته باشیم

اینجوری که باید همش باردار باشی
من دیگه خسته شدم نفسم میگیره سختم نشستن و بلند،شدن و....

منم همینطوری بودم🥴🥴