بچم از دارو خوردن متنفره یعنی من میخام یک دارو ب این بدم پیر میشم چجوری بهش بدم بخوره

آنقدر جییییغ میزنه سیاه میشه مجبور‌م‌دستاشو بگیرم دهنتو بگیرم‌بریزم‌تو حلقش همونم سریع بالا میاره

وااااااای بچه‌من‌خدا یعنی خدا الهی نیاره این‌مریض بشه شربت بخواد بخوره اصن‌نمیخوره یه ذره بدی هرچی خورده و نخورده رو انقدر عوق میزنه بالا میاره

من پسرم باهاش. صحبت میکنم اکر حالش بد باشه میخوره ، و حتما دارو رو خودم مزه میکنم ، اگر ببینم خیلی بد مزه هست یه جایگزین برند دیگه ایی میگیرم

بریز ته حلقش بعد تو صورتش فوت کن قورتش میده پسر منم همینه بزور دارو میخوره

اینجا یه نفر یه راهنمایی خوبی به من کرد
گفت بگو مامان جان اگ نخوری مجبورم به زور بهت بدم چون باید بخوری تا خوب شی!
باورت میشه کار ساز بود برا من

پسر منم همینه یعنی تا میخوره جون من در میاد

منم با سرنگ میدم

شربت رو من با سرنگ میدم خیلی راحت هست