واکسن ۱۸‌ماهگیشم‌زدم.
دیگه واقعا هیچ‌بهونه ای ندارم واسه ادامه دادن پروسه شیردهی.
واااااااقعا وااااااقعا حالم‌بهم میخوره دیگه از این‌موضوع.تمام طول شبانه روز فقط دنبال سینه ست.از خاب بلند میشه شیر میخوره.میبرم‌میشورمش که بیام صبحانه بدم‌بهش بازم شیر میخاد و تا وقتی نخوره ول نمیکنه.شیر هم‌که میخوره دیگه جایی نمیمونه واسه غذا.
من دارم غذا میخورم‌یهو میاد گیر میده شیر.اصلا نمیفهمم چی خوردم.
خلاصه در همه لحظات زندگیش شیر همراهشه...
الان زوده بگیرمش؟؟؟؟واقعا خسته م دیگه....

۱ سالگی به بعد پیتونی بگیری عزیزم. الان باید غذا بخوره بیشتر.
شروع کن به قطع شیر. خودت هم یه نفسی بکشی حداقل

اقتضای سنشون همینه بیشتر میان چون اوج درآوردن دندونای اسیابشون الانه دکترش گفتم این موضوعو گفت چون درد دارن اینجوری ارامش میگیرن و زوده دچار ترس از دست دادن میشن در آینده و اضطرابی میشن شاید الان برامون خنده دار باشه ولی روانشناس کودک و خردسال گفت بهترین تایم بعد دندان درآوردن آسیاب و شروع صحبت کردنه گلی

زود نیس ولی گرمه..بزار دو سه هفته دیگه خنک تر میشه

مامانم میگه نباید بچه رو تو فصل بهار و تابستون از شیر بگیری

من میخوام برج ۸ بگیرمش چون اینجا خیلی هوا گرمه

با تمام وجود میفهمم چی میگی،منم داغونم

من هم شیر خودمو دادم هم شیر خشک
که دو هفته ای میشه از شیر خودم گرفتم
عذاب وجدان دارم 😅😅😅

و اینکه چون دارن دندون آسیاب در میارن خیلی اذیتن و میل غذا ندارن با شیر آروم میشن. میگذره ایشالله

منم همین مشکل رو دارم. فقط شیر شیر. کلا هم فقط شیر مادر میخوره. شیر خشکی نیست. البته با غذا سیر میشنا اون شیر خواستنِ فقط طبق عادت و مکیدن هست وگرنه واقعا شیر سیرشون نمیکنه

دقیقااااااااااا
یزدان هم همینجوریه،فقط کنار شیر غذا هم میخورد
وقتی هم میچسبه دیگه ول نمیکنه
از ضعف بدنی روی پا نمیتونستم بایستم
فک کن ۲۲کیلو لاغر کردم
شبا تا صبح بیدار بودم و در حال شیر دادن
ولی الان ۲ هفته است از شیر گرفتم
سخت بود ،ولی واقعاااا نمیتونستم

دقیقا دقیقا
اوایل واقعا از پروسه شیردهی لذت میبردم اینکه سینه پر شیر میشه و میخورن چه حس خوبیه یا اون صدای قورت قورت شیر خوردنشون اما الان واقعا اذیت کنندست اینکه دختر من حتما باید با نوک سینه دیگه‌م بازی کنه اینکه باید دراز بکشه شیر بخوره حوصله‌ش سر میره،شیر خوابش میاد شیر بهونه میگیره شیر ینی همش شیر فک باورت میشه زیر یکسالش بود کمتر شیر میخورد...منم بفکرشم که از شیر بگیرمش

و منی ک هروز یه دور گریه میکنم چرا شیر خودمو دادم ازاول

من یه ماه قبل از واکسن ۱۸ ماهگی گرفتمش شیر خودمو میخورد دیگه چندشم میشد

تنها کار درستی که واسه خودم تو بچه داریم کردم همین بود که از ده یازده ماهگی شیر خشکو آوردم رو کار الان همین که نصفه شبا اویزونمه شیر میخوره کلافه‌م میکنه چه برسه بخواد کل روز اویزون سینه‌م باشه واقعا سخته بنظرم سعی کن یجوری بش شیرخشک بدی ترو تمیز روزی دوسه بار میاد شیرشو میخوره میره

هم دردیم منم حالم بهم میخوره از شیر دادن یکسره آویزون چجوری بگیریم

اول کمش کن
حتی اومد سراغت بهونه بیار بعد بگیرش

شیر پاستوریزه میخوره

نویانم عادت بدش اینه سینمو باید دست بزنه بخوابه
فک کن ساعت پنج صبح از خواب بیدار میشه بعد باید برم بغلش تا سینمو دست بزنه بخوابه منم انقدر بدم میاد خوابم میپره کلا حالم بد میشه اما وابسته ب شیرم نیست

منم متنفررررم از شیر دادن روزا خیلی کم درحد یکی دوبار بهش شیر میدم یکبارم پاستوریزه میدم ولی شب تا صب دیوونه م میکنه اخر این ماه مخوام بگیرم چون الان میخوام جابجاشم

دقیقا عین پسرمنه بعضی موقع ها دیگه اشکم درمیاد میگم کاشکی یکی این بچه رویک ساعت ازمن دورش کنه که اینقدرشیرنخوره.یعنی درهرلحظه سینه من تودهنشه بعدم شبا هم ولم نمیکنه

اره بگیرش چون الان باید غذا بخوره.ب عدم اینکه دندوناش خراب میشه
روزی یه وعده شیرخشک بده