۴ پاسخ

عزیزم شما باید از یکی کمک بگیری اون گناهی نداره بچس الان زمانی هست که به مادر وابسته میشند و باید مامان جلوی چشمشون باشه اگه ازشون دور بشه گریه میکنند اگه الان بغلش نکنی یه مقدار بزرگتر بشه دلت برای این سنش تنگ میشه پس تا می تونی بغلش کن وکیف کن کار خونه همیشه هست وقتی همسرتون اومد بچه رو بسپارید به کارتون برسید

از اولم اینجوری بود

منمممممممممم

باید اول این بغل طولانی مدت ازش محروم کنی مثلا هر روز یه ساعت بردار بزار زمین باهاش بازی کن سرگرمش کنی بهش میان وعده بعده هرکاری حواسش پرت میکنه دیگه تا نزیک هفته بچه متوجه می‌شه الکی تو دیگه بغلش نمیگری عادت میکنه سرشم دادبیدا نکن وقتی مثلا بهونه میگره برای بغل بگو بغل نه بازی بغل نه موقعه غذاست اینجوری خیلی بهتر میشه چند روز اول خیلی سخته

سوال های مرتبط

مامان 🩵امیر مهدی🩵 مامان 🩵امیر مهدی🩵 ۱۰ ماهگی
خیلی افسرده شدم
حوصله هیچی رو ندارم اعصابم ب هیچی نمیکشه
حس میکنم مادر بدی برای پسرم هستم بلد نیستم باهاش چجوری وقت بگذرونم بازی کنم باهاش
طفلی بچم همش خودش بازی میکنه از خودم بدم میاد
افسرده شدم اعصابم نمیکشه ب هیچی
ن اعصابم میکشه ن بلدم باهاش بازی کنم
از خودم بدم میاد
فقط کارای اجباری رو انجام میدم ظرف میشورم
غذا میپزم میشنم ی گوشه با گوشی بازی می‌کنم پسرمم اونور واس خودش بازی میکنه
عذاب وجدان خفه میکنه منو میمرم از این درد
ولی بخدا دست خودم نیست نهایت ۲۰ دیقه باهاش بازی کنم
بیچاره بچم که مادر بی لیاقتی مث من قسمتش شده
از خودم بدم میاد ن ب شوهرم میرسم ن چیزی
افسرده شدم دست خودم نیس
از شوهرمم خجالت میکشم
اونم دیگه صبرش تموم شده همش باهام درگیره همش آرزوی مرگ می‌نم ب خودم
امروزززز انقد بی حوصله م ک برا پسرم نهار نزاشتم 😭😭😭
گفتم بهش سرلاک میدم بچم گشنه مونده
لعنت خدا ب مادری مث من
هیشکی منو درک نمیکنه ب هرکی جرف دلمو میگم
میگن ناشکری نکن
هیشکی درک نمیکنه منو هیشکیییی