چقدر شرمنده ام که یک ماهه پیش مامانمم و فقط سربارشم هیچ کمکی بهش نمیکنم مامانم هم دو تا داغ دیده (داغ پدرم و داداشم)هم از لحاظ مالی خیلس اوکی نیست ولی بنده خدا همه جوره تلاشش داره میکنه
اخر شب غذاشو میزاره بار زیرشو کم میکنه که فردا لنگ ظهر من بیدار شم ناهارم آماده باشه هر روز غذاهای مقوی برا پسرم درست میکنه بهترین خوراکی ها و میوه ها رو میخره براش هر روز میبرش مغازه موزی کیکی چیزی میده دستش
اینحا چون گرمه فقط اخر شب میشه رفت بیرون میبرتش پارک
هر روز لباسام با دست میشوره ظرفا رو خودش میشوره
من هنر کنم یه جارو بکشم و با بچم بازی میکنم و غذای بچه رو میدم
با این حال بچم ۲۴ ساعت آویزونشه با یه دست کاراشو میکنه
بخدا خودمم اصلا راضی نیستم من چون از لحاظ روحی خیلی بهم ریختم دارم تموم تلاشمو میکنم ولی به زمان نیاز دارم
اگه مشاور اینجا هست لطفا بهم پیام بده

عزیزم اگه همه این کارایی ک میگی رو خودت انجام بدی واقعا روحیت عوض میشه و وقتی واسه فکر کردن و ناراحتی پیدا نمیکنی، من کافیه یکم ذهنم درگیر بشه تواناییه اینو دارم کل زندگی رو بریزم وسط برق بندازم بزارم سرجاش

به نظرم دستشا ببوس بگو که چقد دوستش داری وزحماتش را میبینی ،کم کم به خودت بیا نبود بعضی هاتوزندگی بهترازبودنشون پس تو هم پاشو ،به مامانت کمک کن و همراهیش کن ناخالص وهوا خودتم عوض شه

اتفاقا اگه از جات پاشی کمکش کنی و خودتو مشغول کنی برای روحیت خیلی خوووبه

خدا حفظش کنه

بخاطر بچت و مادرت قوي بمون انگيزه زندگي داشته باس تا اونام لبخند بياد رو لبشون،تو ماتم زده اي بنده خدا مادرت ميريزه توي خودش

همت كن بلند شو،قوي باش،خيلي شرايط سختيه ولي قوي باش ،مستقل شو واس خودت كسب و كار راه بنداز

الهی همیشه سالم باشه مادرتون..

چرا؟
جدا شدی مگه؟ از شوهرت؟

سلام عزیزم .من دخترم یکسال و یکماهش بود برگشتم خونه پدریم خدایی اونام همجوره هوامو داشتن گاهی تنهایی زندگی کنی خیلی بهتر از اینه که با ی آدم اشتباهی زندگی کنی با پسرتو مادرت عشق کن زندگی کن جهنم که دیگه نمیاد سر به بچت نمیزنه تازه چه بهتر که بچه دو تربیتع و دو هوا نمیشه

میتونم بپرسم چرا خونه مامانت هستی؟؟؟

تو واقعا دختر قوی و مادر خوبی هستی. مادر خوبی هستی که تونستی جدا بشی.
متاسفانه آدمای ضعیفی مثل من نمیتونن دل بکنن

خدا نگه دارش باشه ولی همسرت کجاست

شهرکرد ک هواش توپه مخصوصا عصر به بعدش آدم یخ میزنه