۷ پاسخ

واای منم ایلیا تا 4ماهگی فقط گریه میکردچه روزای سختی بود ولی خداروشکر بزرگ شدن خداحفظشون کنه برامون هر دوره ای یه سختی داره

بچه ی من تا ۶ماهگی ک کلا خواب بود خیلیا میگفتن نکنه لال نکنه مشکلی داره میگفتم بابا بچه رفتارشه دوس داره ساکت باشه
تا یک سالگیم کل شیطنتش خلاصه مبشد توی تلاشش برای بلند شدن راه رفتن و کلمات گفتن و بازم شیطونی نداشت فقط روی کارای اصلیش تمرکز داشت و خیلی اروم بود
یک سال ببعدش کم کم خودشو نشون داد و شروع کرد ب بازی کردن و مخالفت های ریزی ک در لحظه قانع میشد و کم کم رسید ب دوسالگی ک الان مخالفت زیاد میکنه
دست بزن پیداکرده میزنه میخنده فک میکنه بازیه
و حرف حرف خودشه خیلی وقتا ک شکرخدا همش طبیعیه
بخوام خلاصه بگم دوسال رو چیز زیادی از مادر بودن نفهمیدم کل دوسال رو خودش میخورد مستقل میخوابید شاید جمعا ۱۰بار نزاشته باشمش رو پام یا لکش نداده باشم برای خوابیدن و التماسش نکرده باشم برا خوردن اما این یک ماه اخیر کاملا بهم نشون داده ک طوفان درراهه و قراره پوووورم کنه🤣🤣

دخترم تا۵ماهگی کولیک ورفلاکس داشت ازروزی که به دنیااومده به صدا حساس هست باکوچک ترین صداازخواب میپره.دخترم تا۵ماهگی تاصبح گریه میکرد همه همسایه هاشاکی شده بودن میگفتن مریضه ببریددکتر بااین که چندتادکتربردم گفتن رفلاکس وکولیک داره.شوهرم تاصبح توبغلش میچرخوندبلکه خانم آروم بشه خیلی دوران سختی داشتم ازیه طرف هم قضیه بخیه هام دیگه کلا روح وروانم بهم ریخته بود

دختر منم اینقد اروم بود میگفتن فک‌کنم حنجره ش‌مشکل داره اصلا گریه نمیکرد خیلی اروم بود فقط تا ۳ماه شب تا صبح نمیخوابید صبح تا شب کاملا خواب بود
خداروشکر همه‌چیش‌ خوب‌بود الان یکم شیطونه‌ولی قابل تحمله🩷

ما هم درگیر کولیک بودیم ولی نه زیاد سریع آروم میشد خدارو شکر وقتی برادرزاده هام و دیدم که چه جوری گریه میکردن وجیغ میزدن واسه دلدردشون فهمیدم پسرم در مقابل اونا اصلا دلدرد نداشته و خیلی جزیی بوده
نصف شب هم تا دو ماهگی بیدار میشد ولی گریه نمیکرد آروم بود بچم بعد اونم که تا صبح تخت میخوابید
خیلی دلم برای نوزادیش تنگ شده خیلی
ولی الان پدرم و دراورده غرغرو و شلوغ کار

دختر من هم درکیر کولیک بود هم رفلاکس اصلا خواب زاحت نداشتم واقعا روزای سختی بود الان اسم بچه نوزاد میاد تنم میلرزه

پسرم اولی بود خیلی اذیت کرد شبا نمیخوابید تاصبح دورش میدادیم فقط گریه میکرد ولی دخترم ب شدت اروم بود تادوماه صدا گریه شو کسی نمیگرف ولی الان ک دوسالش شده خیلی بهونه گیرو اذیت میکنه

سوال های مرتبط

مامان ♡آقا علیرام♡ مامان ♡آقا علیرام♡ ۲ سالگی
اون مدتی که علیرام توی بیمارستان بود چیزایی به چشمم دیدم ک تا الان ندیده بودم
اتاق بغلی علیرام ی بچه ی ۵ماهه بود ک یسره تشنج میکرد و مامانش کلا تنها بود و همه ی فامیلاشون از جمله شوهرش رفته بودن کربلا
هرسری بهش سر میزدم داشت گریه میکرد
آخرش هم اعزام شد ی شهر دیگ🥲
روز پنجم هم بود ک ی بچه ی پنج ماهه دیگ رو آوردن ک سنگ کلیه داشت حالا نمیدونم تشخیص درست داده بودن یا نه
اما بچه کلا درد داشت و گریه میکرد
یا ی بچه ی دیگه ک اونقدر رگ نداشت از پاهاش رگ میگرفتن
وای ک چقد وحشتناک بود
ی شب قبل از مرخص شدن علیرام،دستشو تکون داد آنژیوکت درومد
پسرمو بردن اتاق پانسمان و تزریقات
نمیدونم برای بار چندم ازش رگ گرفتن
علیرام مثل بیدار می‌لرزید و گریه میکرد
منوهم از اتاق بیرون کردن
توی راهرو راه میرفتم و فقط گریه میکردم و میگفتم خدایا زودتر ازینجا خلاص بشیم
و الان که خونمونیم پسرم زندگیمو به گند کشیده
فرش هال رو کثیف کرده
براش شن بازی خریدم و همه ی خونه رو پر کرده و اتاق خودش جا نیست پاتو بزاری و منم ی سره در حال تمیزکاریم
ولی دیگه مهم نیست
اینا رو گفتم ک تا بچه ها سالمن قدرشون بدونیم خدایی نخواسته وقتی بخواد کار آدم ب بیمارستان بکشه تازه میفهمی چه نعمتی داشتی و قدرشو ندونستی❤️‍🩹