خانما منو داداشم دوسال اختلاف سنی داشتیم و من بزرگترم.. بعد بچگیا یادمه همیشه مامانم شبا داداشم کنارش میخوابوند (چون شیر مامانم میخورد)و من همش ناراحت میشدم چرا من نباید کنار مامان بخوابم اوناهم هم بخاطر اینکه من ناراحت نشم میگفتن تو کنار بابات بخواب ..ولی خب این موضوع هیچ وقت از ذهنم نمیره و به مامانم اعتراضش هنوز که هنوزه میکنم ..حالا دیشب یکی از آشنا هامون که تفاوت سنی بچه هاش یکسال و پنج ماه بود داشت از تجربش میگفت که یکی شیر خشکی بود یکی شیر خودش میخورد میگفت همیشه به اونی شیر خشک میدادم گریه می‌کرد چرا این یکی میگیری بغلت شیر میدیش … تصمیم داشتم به بچه دومم شیر خودم بدم ولی با این حرف آشنامون یه جرقه اومد توی ذهنم که منم توی بچگی بخاطر اینکه داداشم شیر مادر میخورد و همیشه کنار مامانم بود ناراحت بودم که مامانم بیشتر به اون توجه میکنه و تصمیم گرفتم به این یکی بچه هم شیر خشک بدم که هیچ فرقی بینشون نباشه…شما هم اینجا کسی این تجربه رو داره یکی از بچه هاش شیر خشک بده یکی شیر خودش البته با تفاوت سنی کم و اون یکی حسادت نکنه؟۹

۴ پاسخ

به نظر من راه حل اصلا این نیست که اگر میتونی شیر مادر بذی دریغ کنی و شیر خشک بدی. بهتر این هست که با یک متخصص رشد و روان کودک صحبت کنی و اون بهت یاد بده در چنین مواقعی چیکار باید کرد. بچه های نیازهای مختلفی دارن، این خیلی اشتباه هست که چیزی رو از یکی دریغ کرد چون ممکنه اون یکی حسادت کنه. بعدش هم وقتی بچه ها بزرگ میشن باید مهارت‌هایی یاد بگیرن که وقتی به سن و سال ما رسیدن دیگه اتفاقات دوره کودکی ، تو بزرگسالی ناراحتشون نکنه. این موضوع رو واقعا باید از یک متخصص با تجربه یاد گرفت.

چ سخت شیر مادر حق بچه اس بنظرم بجاش سعی کن ب بچه اولت توجه و محبت کنی و کم نزاری براش

به نظر منم بچه بزرگتر چون میفهمه نیاز به محبت بیشتری داره..
بحثم شیر دادن نیست
شما میتونی ساعت خوابشون رو با یکم زمان متفاوت انجام بدی
ولی شیر خشک بچه بزرگ هم خودتون بهش بدید...

زندایی من دوتا دختر داشت دختر دومیش ۹ ماهش بود که دوباره باردار شد و سومی پسر شد هردوشون شیر خشک میخوردن یعنی دومی و سومی ولی چون سومی هم پسر بود هم کوچیکتر بود بیشتر توجهش رو اون بود دختر دایی دوممو بیشتر داییم بزرگ کرد الان بیشتر از مامانش داییمو دوس داره شبا با باباش میخابه خیلی وابسته باباشه

سوال های مرتبط