۱۳ پاسخ

خدا مادرتو برات نگهداری کنه دساش درد نکنه والا منم مادرشوهرم اینجور چیزی کهددرست نیکنه سهم ما رو میزاره کنار تا هروقت امد با خودش بیاره برامون خیلی هوامون داره خدایی زن خیلی خوبیه من دوستش دارم

انشالله خدا برات ببخشه گلم هنوز خوبه گلم بزار انشالله بدنیا بیاد اون موقع دیگه بیچاره میشی از بس سخته دوتا باهم اونم فاصله کم انگار دوقولو زاییدی دقیقا زنداداشم شرایط شمارو داره مامانم و دوتا خواهرام کلافه شدن خدایش سخته خیلی باز شما خوبه مادرت هستش خدا خیرش بده باز مادر زنداداشم حتی نیومده دیدن زنداداشم از بس بی معرفت هستن

عزیزم این دورانم میگذره ب توام میگه مامان
جاری منم دقیقا شرایطش مثل تو بود
الان پسراش بزرگ شدن،ولی پسر بزرگش همیشه میگه مامان من مامان معصومه ینی مادر جاریم
ولی دلیل نمیشه مادرشو دوست نداشته باشه
خداروشکر ک مادرت و خانوادت نزدیکتن

منم مثل توام الان .شوهرت هم همونجا میمونه یا خونه ی خودتونه؟

درخواست میدی هم شهری🥹

دختر منم الان همینه ب مامانم عادت کرده دیشب رفتیم خونه مادرشوهرم اصلا اونجا تو بغل هیچکدومشون آروم نمیشه خودم مجبورم بغلش کنم هرروز خونه مامانمه خداخیر بده مادرامونو سایه اشون مستدام ک مواظب بچه هامون هستن وگرنه بیچاره بودیم

عزیزم نگران نباش مادربزرگه دیگه محبت های زیادی میکنه ، منم عشق میکنم بچه ها پیش مامانم حس خوب ودارن و کیف میکنن، شماهم وقت بگذرون با پسرت درست میشه نگران نباش😊❤️

برو بابا دیوانه شدی برو خدارو شکر کن
من بدبخت هم‌استراحت مطلق گفتن
ولی بلانسبت این چی کار میکنم
دوتا بچه پشت سر هم دارم سومی ناخواسته شده اصلا دارم دیوانه میشم ...اصلا به این چیزا فک نکن ..من آلان دلم میخاد یکی بیاد یک ساعت نگه داره من فقط برم حموم

به عنوان یه روانشناس میگم . سعی کن باهاش وقت بگذرونی و ارتباط بگیری حتی تو استراحت مطلق . خوابیده غذا بزار دهنش . باهاش حرف بزن بخندونش . حتما نوازشش کن . ارتباط لمسی پوست مادر و فرزند غوغا میکنه به یک طریقی باهاش ارتباط بگیر چاره ای نداری چون کوچیکه ممکنه احساساتشو از مادرت بگیره ولی باز سعی کن جبران کنی این خیلی مهمهههه

طول سرویکس چقدره؟سرکلاژ کردی یا پساری گذاشتی؟

ناخواسته باردار شدی؟

چرا مامان بدی باشی گلم؟؟منم بچه هام پشت سر هم هستن.به مادر و مادرشوهرم بسیار علاقمندن اما دلیل نمیشه مارو دوست نداشته باشن ‌بچه هس الان دارن یهش محبت میکنن سمتشون میره
اصلا نگران نباش

ببین بغلش نکن .. اما باهاش همینجوری خوابیدنی بازی کن ، نوازشش کن ، براش شعر بخون ... کنار خودت بخوابونش... حتی خودت بهش غذاشو بده ....نذار بخاطر یه بچه ت اون بچه ت ازت دور بشه و کمبود محبت مادرو پیدا کنه.... یه جوری که نه سیخ بسوزه نه کباب باید با هر دو مدارا کنی...

سوال های مرتبط

مامان نورا ونویان مامان نورا ونویان هفته بیست‌وچهارم بارداری
یک دختر دوسالو نیمه دارم ب شدت شیطوننو لجبازه. خیلی اذیت میکنه اصلا اهل اینکه بازی کنه باهام سرگرمش کنم نیست فقط بهم میریزه خرابکاری میکنه با لجبازی خیلی شدیدددد. منم استراحت نسبی دارم بخاطر سرویکس. واقعا کلافه ام دیگ هیچ جوره نمیتونم سرگرمش کنم نمیشه. میرم خونه مامانمم اونم تنهایه یکم کمکم کنه یا مامانم میاد. ولی خیلی مامانم تو تربیتش اذیت میکنه نمیزاره چیزی بگم ب دخترم یا دخترم لج میکنه یچیزی ک بده میخاد من میگم نه مامانم سریع بر خلاف من بهش میده. ب اینکه من هفته یبار میبریمش شهربازی. روزایی ک باباش بتونه میبرتش یکم بیرون زیاد براش وقت میزاریم. مامانم یجوری برخورد میکنه انگار چقد ما بدیم. همش میگه بچس شما بزرگین. میگم درسته ولی تا یجایی. مثلا باید یسری چیزا از همین الان بدونه بده شاید الان درک نکنه ولی ب مرور ب گفته ما متوجه میشه. و دائم سر این موضوع ما دعوا داریم با مامانم. دیگ امشب واقعا کلافه شدم گفتم این نه دخترم داشت غر میزد داشتم باهاش حرف میزدم مامانم سریع اومد بش داد. منم عصبی شدم دست پام می‌لرزید آخه وقتی میریم اونجا واقعا دخترم دیگ ب حرف من اهمیتی نمیده و منو خیلی عصبیو کلافه میکنه چون کارای خطرناک بد میکنه. منم ب زور دخترمو گرفتم حاضر کردم خودمم همینطور رفتم تو ماشین نشستم مامانم چنبار زنگ زد انقد عصبی بودم جواب ندادم. خیلی کلافه ام موندم دیگ چکار کنم