خانوما استراحت مطلقم اومدم خونه مامانم هرکاری میکنم غذاهاشو قبول ندارم همشو کلی غر میزنم و به زور میخورم خیلی کم غذا میخورم با همین وضعیت پیش برم پوست استخون میشم غذا باب میلم نیست اصلا نمیتونم بخورم چیکار کنم بنظرتون

ببین یه چیز بگم منم استراحت مطلقم، تو شهر غریبم ، از خانوادم دورم ، این مدت انقد ویارم شدید بود و هیچکس نبود ک واسمون غذا درست کنه من و شوهرم پوست و استخون شدیم ، قدر مادرتو بدون ، هر چند غذاهاش باب میلت نیست اما غر نزن و دلشو نشکن ، من ک آرزومه یکی واسم یه چیزی درست کنه بیاره حتی اگه بد باشه ، از بس این مدت ویارم بد بوده و گرسنگی کشیدم

ادم‌های حالا حوصله خودشون ندارن
چه برسه به آدم ویار دار و حامله
من خودم‌باردارم
حموم نمیرم
حوصله بچه هام ندارم
برو خونه‌مادر شوهرت
یا خونه خودت بمون اون درست کنه بیاره
مادرت دیگه بچه آوردنش آورده از بچه داری درومده ...خسته هست
من واقعا درکش میکنم
چون خودم بچه دارم میدونم چقد اذیت داره

عزیزم بجای اینکه هم اون بنده خدا رو آزار بدی هم خودتو از بیرون غذا بگیر

اکه منظورت ویار داری که میلت نمی‌کشه به غذا ،مغریجات بخور

بچم چقدر سخت مگه چند سرویکست ک مطلقی؟

ویار داری نمیتونی بخوری یا همیشه دست پختش دوس نداشتی ؟
اگه ویار بهش بگو غذاهایی که حالت بد می‌کنه درست نکنه .
من اکثرا دمپخت میخوردم
چون به گوشت و مرغ و پیاز و همه چی اذیت میشدم

استراحت مطلق باش ولی برای خودت پاشو غذا درست کن که خیلی ضعیف میشی

اون خوب درس میکنه تو ویار داری منم ویار دارم به بعضی از غذاهای مامانم

برو خونه خودت چرا هم خودتو اذیت کنی هم مادرت بنده خدا رو

دگ دست پخت مادرتو قاعدتا باید دوست داشته باشی

هیچ وقتم سیر نمیشم همین تازه نهار خوردم شکمم قار و قور میکنه اینقدر کم نهار خوردم