۳ پاسخ

ازدست این بچه ها

عجب 🤔

چند سالشه دخترت

سوال های مرتبط

مامان آرین مامان آرین ۳ سالگی
سلام مامانا اونقدر ناراحتم اعصابم خورده موندم چیکار کنم 😓خیرسرمون اومدیم مسافرت به بچها خوش بگذره امشب مهمون بودیم پسرم اولش با بچها بازی میکرد و خوب بود نیم ساعت آخر بیخودی گزیه میکرد پاشو بریم خونمون میزد تو سرش این حرکت ازش ندیده بودم امشب اینکار میکرد هرچی گفتم مامان چیشده میگفت نمیخوام بریم خونمون زنداییم گفت چرا اینجوری میکنه اصلا خیلی ناراحت شدم 😞میدونم همش بخاطر گوشیه چون گوشیم خاموش بود اومدیم خونه بهونه گوشی گرفت بده منم گفتم نمیدم باز اونجوری کرد ... خدایا موندم چیکار کنم این بچه از اول منو حرص داد سر حرف زدنش که آب شدم چقدر هزینه کردیم تو نداری الان دختر داییم دوسالو نیمه مثل پسر من حرف میزنه قشنگ معلومه تاخیر داره ولی همه میگن نه حرف میزنه ک حرف که باید بزنه ۳سالشه لال باشه دور از جونش ولی دیگه کامل مثل خودمون باید حرف بزنه.... همش حرص و غصه میخورم از مسافرت بیام باز میبرم گفتار درمانی میترسم خیلی آروم شده بود....
مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 ۴ سالگی
⛔ لطفا 🚫 لطفا 🚫 لطفا 🚫 عزیزی که باردار هستی نخون ...⛔


امروز ۲۷ام رمضانه و من برای بار دوم از ماه مهمانی خداوند بیرون انداخته شدم ...
امسال حتی شب های قدر هم اجازه ورود به خونه اش رو نداشتم چون هم خودم مریض شده بودم و هم پسرم ...
یه جورایی خودمو باختم انگار ...
می ترسم!
چند روز پیش ازش خواستم تا منو نبخشیدی بهم فرزند نده دیگه ... هروقت بهم عطا کنی یعنی بخشیدیم!
۴روزه شده ۲سال!
۲سال پیش ۲۳ماه رمضون ات بعد از احیای شب قدر، بعد از اووون همه گریه و بی تابی اومدیم خونه و من اون قرص هارو با گریه استفاده کردم، عین ۴۵دقیقه رو گریه کردم چون دیگه حوصله بحث نداشتم!
خسته بودم! بریده بودم!
دلشکسته بودم!
من تنها بودم! فقط من بودم! خودم و خودم!
مسعود رفته بود معاینه فنی بگیره و منو تو این لحظات مهم تنها گذاشته بود ...
یه جورایی انگار میخواست خودشو مبری کنه از این کار؛ با اینکه تماما خودش موافق این کار بود و تماااام قد وایساد و گفت باید ک باید!
"با سکوتش با حرفاش با بی محلیاش با تمام وجود ۳روز ی کلمه هم باهام حرف نزد، ۳روز هیچی نخورد، هییچییی! روزی فقط یه استکان آب"!