۳ پاسخ

یه جوری ترسیده حالا یا تو خواب یا واقعی ، ولی حتما برو براش دعا بگیر واقعا خوب میشه

سلام مامان نویان من خودم وقتی بچه خودم از هرچی که می‌ترسه ترسشو میگیرم چه چوری . وقتایی که می‌ترسه یه سینی روهی می‌زارم روی گاز تا داغ شه بعد اندازه دو سه قاشق آب می‌ریزم تو لیوان ویک قاشق نمک اضافه میکنم بهش تا حل شه بعدلیوان آب‌نمک رو سه بار به پشت کمرش میزنم ومیگم ،ترس محمد رو ریختم . ترس محمد رو ریختم. بعد که سه بار زدم و گفتم بسم الله میگم ومیریزم تو سینی داغ می‌زارم تا آب نمک خشک شه بعد که خشک شد شعله گاز رو خاموش میکنم یه کم از اون نمک کف سینی رو برمی‌دارم وقتی خنک شد میزنم سقف دهان بچه واین چوری دیگه نمی ترسه .

وجالبش اینجاست که از هرچی که ترسیده باشه شکلش داخل سینی میوفته یادت باشه قبلی که خواستی نمکشو بکنی از تو سینی نگاه کنی ببینی از چی ترسیده

منظور از دعا گرفتن سر کتاب برداشتنه بابا همون آیه های قرآن هست فقط ما بلد نیستیم چجوری بنویسیم من خودم سر کتاب اعتقاد دارم ولی دعا گرفتن فرق داره خودم برا پسرم رفتم پیش یه سید براش برداشتم جلوی خودم قرآن باز کرد از رو قرآن نوشت چیز خاصی نیست که همتون گارد گرفتید.

سوال های مرتبط

مامان فنقلی مامان فنقلی ۴ سالگی
خانوما ببینین حرف من اشتباهه یا نه

طبقه ما ۸ واحده بعد هرکسی درو باز میکنه سریع پسرم میره درو باز می کنه ببینه کیه البته باباش اجازه داده اولین بار پرسید باباش گفت برو من اجازه ندادم بعد دیه گوش نمیکرد می گفت بابا اجازه میده من کلا اجازه نمیدم یه مدت یاد گرفته بود به باباش می گفت برم دمپاییمو بزارم جا کفشی یا دوچرخمو ببینم که بتونه بره
امشبم رفت میگم چرا بهش میگی برو بده هرکسی اومد سریع ببینه کیه فضول میشه میگه اشکال نداره بهتر از دروغگو بشه
من یک بار نشستم برای بچه توصیح دادم که اگر در خونه مارو زدن درو باز کن در بقیه صدا شنیدی نباید بریم دم در یا الکی رفتن بیرون بهانه چیز دیگه نباید بری دم در
یکیم غذا رو با دست میخوره پسرم مثلا ماکارونی فرمی با دست جدا میکنه میخوره بازم باباش بهش گفته میگه اشکال نداره با دست بخور
وقتایی نیست حرف گوش نیده وقتایی هست پسرم میگه من حرف بابارو گوش میدم میگم بد تو این سن با دست بخدره جدا کنه
دیگه معمولا جلو همسرم چیزی نمیگم فک کنم پسرمم فهمیده جلو اون حرف منو گوش نمیده