سلام خوبین دخترا میگم چرا دختر من اینجوریه مثلا الان رفتیم پارک اومده جفت من نشسته میگم خب چرا نمیری بازی کنی میگه تو بیا ب بچه ها بگو باهام بازی کنن
میگم یعنی چی خب برو خودت بازی کن یکی دوستت میشه بلخره
هرکاری کردم نرفت بازی کنه گفت باید تو بیای
منم آوردمشون خونه
شما باشین چکار میکنید

مامان چیماه دختر من پارک میریم یا خومه بازی خیلی بازی نمیکنه فقط نگاه میکنه یا بره سرسره بچه های پشتش باشه برمیگرده میترسه هرکس یه مشکلی داره با بچش

اره دختر منم میگه خودم میبرمش پیش بچه ها بهش میگم با هلنا دوست میشی

خوب چند بار خودت برو بهش یاد بده مثلا به یه دختر بچه بگو اسمت چیه با دختر من دوست میشی چند بار که باهاش بری خودش یاد میگیره کم کم

یه کتاب در مورد دوست شدن با دیگران براش بخر عزیزم رادینم اینطور بود از مهر ماه که بردمشون کلاس خلاقیت بعدش که میریم پارک با بچه ها دوست میشه . اجازه بده تعامل با محیطو کم کم یاد میگیره

والا من از خدامه رادمان تو پارک بشینه بیشتر ببرش پارک اولش خودت برو جلو باهاش بازی من حتی شده سرسره بشین باهاش بیا پایین تابش بده به جورایی باهاش بچگی کن تا راه بیفته

پسر منم همینه تو خونه هی میگه منو ببر پارک
پارکم ک میبرم نمیره بازی کنه میاد کنار من میشینه باباشم بخاطر همین نمیبره پارک الان

اصلا براتون پیش اومده ؟؟