۷ پاسخ

از قوم شوهر دوری و دوستی از همه گزینه ها بهتره تو بگو به من عسل باشن

خب نمیخواد دیگه دعوت کنه واضحه
اگر شما دعوت میکنید و احترام میذارید ولی اون بی احترامی میکنه یعنی نمیخواد رفت و آمد کنه شما هم دعوت نکنید
بذارید در حد سلام علیک باشه

حوصله داریافدای سرت

هرچه از خانواده شوهردوری کنی آرامش بیشتری داری،پس بیخیال،هرکی میخوادباشه

والا جا اینا داره؟
من خونم خیلی کوچیک بود و جا نداشتم زمان کرونا هم بود فامیل شوهرم ینی دوستمون میشدن اونارو دعوت کردم ۸ نفر مهمون داشتم یا دو مفر خودمون ۱۰ نفر به خواهر شوهرم گفتم ببخشید که من نمیتونم بگم هم کروناست هم جا ندارم شما هم یه دور فرداش بیاین خونمون ناراحت شد

احتمالش هست..شایدم یه دلیل دیگه داشته باشه

حس حسادت و نمی‌دونم ولی وقتی یکی ما رو دعوت نمیکنه خیلی خوشحال میشم و ازش راضیم

سوال های مرتبط

مامان رادمهر🧸 مامان رادمهر🧸 ۷ ماهگی
مامانا یه مشورت میخواستم ازتون.

سوال اول: برای دندونی رادمهر به نظرتون باغ بگیرم بهتره یا سالن؟(هر دو رو میگم بیان دیزاین کنن) شام و میوه و کیک سرو میشه و پک های دندونی(داخل یه بگ یه ظرف آش دندونی و یه گیفت هست) به مهمونا میخوام بدم.
(خونه خودم یا مادرم برای این همه جمعیت و ریخت و پاش مناسب نیست و اینکه من نه جشن تعیین جنسیت گرفتم نه جشن به دنیا اومدن نه ختنه سرون برای رادمهر، میخوام حداقل جشن دندونی بگیرم چون همه منتظر یه مهمونی از طرف ما هستن)

دومین سوال اینکه؛ من با ۲ تا از عموهام و ۲ تا از عمه هام هیچ ارتباطی ندارم و حتی دیدن پسرم هم نیومدن و زنگم نزدن و... و کلا قطع ارتباطم به خاطر خیلی بی احترامی هایی که به خودم و خانوادم و همسرم کردن؛ از سمت پدرم میمونه یه مادر بزرگم که چون مریضه نمیتونه بیاد، ۱ عمه و شوهرش و یه عمو و زن و بچش
از سمت مادرم پدر بزرگ و مادر بزرگ و ۳ تا دایی و خانواده هاشون و ۳ تا خاله و خانواده هاشون هستن
از سمت همسرم؛ خانواده همسرم، ۵ تا خاله و خانواده هاشون و پدر بزرگ و مادر بزرگ سمت مادری همسرم هستن(همسرم خانواده سمت پدری نداره و همگی فوت کردن)
همسرم با خاله هاش خیلی سر سنگینه چون رفتارای بد با من زیاد انجام دادن، یکی از خاله هاش هم بعد ازدواج ما ۲ بار بچه دار شده و جشن دندونی هیچ کدوم منو دعوت نکرده. همسرم اصرار داره دعوت نکنم اقوامشو ولی من نمیخوام بعدا دلخوری باشه.

《ادامه کامنت》
زینب زینب قصد بارداری
خانما شماهم مثل من هستین ؟
پسرم سیستم ایمنی قبل از پنج ماهگی خیلی خوب بود
تا اینکه وقای ۵ ماهه شد بدون تب تشنج کرد
۲۶ روز بستری شد تو بیمارستان
از ۶ ماهگیش دیگه لاغر و ضعیف شد وزن نگرفت
مشکل گوارش داشت
همش یبوسته
غذا کمکیش رو شروع کردم هرروز بهش شیره بادوم میدم
آب ماهیچه میزارم تو شیشه با بلدرچین
ولی چیکار کنم پسرم همکاری نمی کنه
هیچ کدوم رو نمی خوره
بعضی وقتا بزور چند قاشق
فقط دوست داره شیرمادر بخوره
منم شیرم قوی نیست به اونصورت
الان داشتم یه تاپیک تو گهواره می خوندم
می گفت بچه های من سیستم ایمنیشون خیلی قویه همه چی می خورن و اصلا مریض نمی شن
تو دلم گفتم منم همه اینایی که این خانمه درست می کنه دوبرابرشو تهیه می کنم
اما پسرم استقبال نمی کنه و سیستم ایمنی پایینی داره
وقتی شوهرم می گه دوروز بریم مسافرت وحشت می کنم
بهم می گه ۲۰ دیقه بریم مهمونی می ترسم
چون پسرم سیستم ایمنی قوی نداره
همکاری هم نمی کنه باهام
دوروزه دارم با بدبختی بهش با قاشق ۳۰ سی سی شیرخشک میدم
چون می گن شیر خشک ویتامین های زیادی داره
بزور می خوره