فقط خدا رو شکر میکنم بهم یه بچه ی سالم داده
اگه حتی یکم روند رشدش هم کم بود این اطرافیان مزخرف سر منو با حرفاشون از پشت میبریدن
توی جمع میبینن بچم خوابش میاد و غریبی میکنه ها....میبینن بزور کلی راه رفتم تو بغلم خوابوندمشا.... همشون صداشونو گرفتن سرشون بیدارش کردن 🤦🏻‍♀️ بعد هر کس بزوووور یه ایراد میچسبونه بهش اعصابمو خراب میکنه....یکی میگه سردشه ، اون یکی تایید میکنه آره لباس بپوشون...اون یکی میگه ببین گوشش درد میکنه دستشو میکنه تو گوشش...گفتم از صدا دستشو میکنه تو گوشش ، صدا نمیذاره بخوابه !!!! بازم همه حرفاشونو تکرار میکنن....بزنم لهشون کنم...اون یکی میگه یکم بچه رو دربیارید تو جمع بذارید دو تا آدم ببینه همش گریه نکنه!!!.... گفتم اتفاقا هرروز میبریمش پارک به غریبه ها خیلی بیشتر میخنده 😒...اصلا آفتابه برداشتن به اعصابم‌‌‌‌...بزووور میگن لباسشو عوض کن شوهرمم نیگه نکن!! میگم بابا ، این لباساشو باباش دوس داره ميگه بهش میاد بذار تنش بمونه 🤦🏻‍♀️ جاری بزرگم میگه به هر حال بچشونه خودشون میدونن حال و خوی‌ش چجوریه....اون یکی جاری احمقم میگه زیاد به حرف باباش گوش نده لباس بپوشون بهش ، دختر منم این موقه ها بود شهریور بود تشنج کردا 😑 آشغال نکرد بگه دور از جون بچت...رسما مخم به زباله دونی تبدیل شده
(حالا کلی چرت گفتن اونایی که هی تکرار میکردن رو نوشتم)
اون وسط مادرشوهرمم بجا اینکه به جمع بگه ساکت شید بچه رو بیدار نکنید برگشته به من و شوهرم میگه بچه رو بیدار کردید 😑😑😑 بچه‌داری بلد نیستین بدیدش به من...

۱۵ پاسخ

عوض اینکه توی اونطور جمعی بمونی فوری ترک کن جمع رو

عزیزم ول کن حرف دیگران واست مهم نباشه،اگه واکنش نشون ندی،اونا دیگه حرف های تکراریشون رو تکرار نمیکنن.

خخخخ حرفای ک بقیه به من میزدن منم در جواب میگفتم شما که بلدین دیدم بچه هاتو😂

اینجور وقتا رک بگو مادرش منم خودم میدونم بچه ام چجوری میخوابه بیدار میشه
ول کنا مهم نباشه برات یا فقط ی لبخند با تمسخر بزن بگو آره راس میگی بعدشم کار خودتو بکن

منم توهرجمعی میرم اینکارو میکنن همش سروصدا یا میان بوسش میکنن یا میان بالاسرش بلند حرف میزنن
من میبرمش یه‌جای خلوت،صدای سشوار یا صدای سفید میندازم و براش لالایی میخونم
بعد که خوابید همونجا میمونم پیشش هرکیم بیاد میگم ساکت
یا وقتی میبینم رعایت نمیکنم اصلا طرفو نگاه نمیکنم و جواب سوالاشو نمیدم

این حرفارو همه میزنن توجه نکن
فقط عصاب خودتو خورد میگنی

درکت میکنم منم سر پسرم اذیتم کردن
اصلا نمیتونستم جواب کسییییی رو بدم یکی میگف وایییییی شیر خودت نمیدی
اونیکی میگف چقد ناشی هستی اصلا نمیتونی نگه
داری (خوب لعنتی بچه اولمه ۱۰ روزه ب دنیا اومده)
مای بی بی بچمو باز میکردن ب دلخواه خودشون لباسای بچم در میاوردن
ب لباس پوشوندنم ایراد میگرفتن میگفتن چقد حساسییییی کم تر بپوشون و فلان
ب بچه ۳ ماهه من ابگوشت دادن
بچم تا صب ناله میکرد از نفخ شکم
و هزارررران حرف دیگه ک تمومی نداره
تا قبل عید گیر داده بودن چرا از شیر نمیگیری
الان میگن عه هنوز پوشک میکنی؟؟


هر سنی ک برسه بچه ی حرفی دارن
حالم از همشون بهم میخوره این دو سه سال اخیر ی کاری کردن ک دیگ خجالت نمیکشم جدیدا جواب همشون میدم 😕😕

از خوندنش سر درد شدم...وای یکی تو بچه داریم دخالت کنه زوانی میشم حتی مامانم

حرفایی ک ب من میزنن😑😑

عزیزم به دل نگیر چون بچه اولته به خیال خودشون می خوان کمک و راهنماییت کنن
من می برم بیرون حتی افراد غریبه هم همین حرفا رو بهم می زنن اگه ببین گریه می کنه
به خیال خودشون دنبال دلیل گریش می گردن تا بتونی اروم کنی بچه تو اهمیت نده زیاد

عزیزم بیخیال حرف اونا از این گوش بشنو از این یکی بکن بیرون.
منم دقیقا همینم جاری بزرگم آدم خوبیه
ولی اون یکی ی فتنه ی چیز میگه همه دیگ شروع میکنن مادرشوهرمم ک دیگه نگم قبلا ک همو می‌دیدیم چیزی،میگف خیلی ناراحت میشدم
ولی الان اصلاااا ب حرفاش واکنش نمیدم اصلا اهمیت نمیدم انگار ن انگار اون حرف میزنه برام مهم نیست دیگه

عزیزم خوب تو جمع نمیشه که کسی سکوت کنه بچه شما که صدا اذیتش میکنه به کسی ربطی نداره شما یا خودتون باید جمعو ترک میکردین یا میرفتی اتاق خلوت به بچه ت میرسیدی

یعنی متنفرم ازاین آدمای احمق نادون که فکرمیکنن بیشتر از پدرومادر بچه می‌فهمن خاهرشوهرمنم هروقت بچمو میبینه ساق پاهاشو میگیره دستش میگه چرا اینا گوشت نمیگیرن متنفرم ازش

اووووووووووییی
چقد جمع مسخره ای بوده

خب چرا تو این جمع سمی میری اصلا

سوال های مرتبط

مامان ویهان و هامین🩵 مامان ویهان و هامین🩵 ۱۱ ماهگی
خانمایی که بچه بالای دو سال دارن ممنون میشم بخونن و کمکم کنن
ویهان ۲ سال و ۴ ماهشه و خیلی کم حرف میزنه چون کارتون میبینه بعضی چیزا رو انگلیسی و بعضی رو فارسی میگه هر کلمه ای که بگیم رو تکرار میکنه آمل جلمه فقط میگه باز کن‌ مثلا بخواد بریم بیرون هنوز میگه دردر یا میگه آب یا غذا بخواد میگه نام نام ولی شعرهارو بلده من که براش میخونم آخر شعر ها رو خودش میگه مثلا میگم‌ یه روز یه آقا اون میگه(خرگوشه)رسید به یه بچه(موشه)تقریبا هر شعری که تا الان براش خوندم و لالایی های رو در این حد بلده رنگ ها و حیوانات و میوه ها رو کامل میشناسه و تا ۲۰ به انگلیسی و فارسی میشماره هر چیزی هم که بخواد فقط کلمه میگه مثلا میگه موتور ماشین اسب مداد این ار حرف زدنش
مشکل اصلیم اینه که یه سری چیزها رو متوجه نمیشه مثلا بهش میگم گوشیم رو میزه بیارش دو رو برش رو نگاه میکنه میدونه گوشی چیه و کدوم مال منه اما نمیدونه میز کجاست یا بهش بگم توپت زیر مبله متوجه نمیشه مثلا بهش بگم بشین یه چیزی واست بیارم متوجه نمیشه و خیلی چیزهای دیگه
در صورتی که میبینم بچه های همسرش ازشون میخوان اسباب بازیهاشون رو جمع کنن و متوجه میشن و انجام میدن ولی پسرم هر چی بهش یاد میدم که وقتی پی پی کرده بهم بگه نمیگه ازش میپرسم دستشویی کردی؟نه آره میگه نه نه کلا واسه هیچی آره و نه نمیگه
شوهرم میگه الکی نگرانی و امروز یکم راجع به این موضوع بحث کردیم میگه الکی رو بچه عیب نزار
میخوام ببرمش گفتار درمان نظر شما این چیزهایی که گفتم طبیعیه؟
مامان یونا💙 مامان یونا💙 ۱۰ ماهگی
مامان هامین مامان هامین ۱۴ ماهگی
سلام مامانا‌.ما یه ووستی داریم که بچه ۱ساله داره.
باهم رفت و آمد داریم.سر اسباب بازی باهم لج میکنن هم هامین هم بچه دوستم.اگد اسباب بازی اون باشه من از هامین میگیرم میگم مامان مال خودشه ناراحت میشه.مسئله اینجاست که حتی میاد اسباب بازی خود هامینو بگیره ماناتش سکوت میکنه میخنده.
شوهرم هی میگه بابا بده بهش ولی من سکوت میکنم عین دوستم.
هامین معمولا بدون گریه کوتاه میاد میره سراغ یه اسباب بازی دیگه ولی اگر خیلیی اسباب بازیشو دوست داشته باشه نمیده و اون گریه میکنه یا اگر اذیت کنه هامین لجش میگیره میزنه حالا دوستم بهش برمیخوره.نکته اینجاس شوهرم با من دعوا میکنه جرا میزاری بزنتش میگم اقا اون میاد اسباب بازی هامین بگیره مامانش میخنده به اینجا میرسه من باید برم بچمو توبیخ کنم؟میگم چرا بزور به هامین میگی اسباب بازیشو بده میگه اونم بچس دیکه میگم خب بچه منم گنده نیست که چرا توقع داری من هی هامینو بخاطر یکی دیکه کوچیک کنم😐😐خدایی بی منطق میگم؟من میگم اگر بچه ان دوتاشون بچه ان