علی نهار نخورد منم خیلی عصبانی شدم فرستادمش خونه پدرشوهرم غذا بخوره خیلی عصبانی شدم دستشو گرفتم بردمش تو حیاط بره اونجا چیزی بخوره میگم فکر نکنه من از خونه بیرونش کردم دارم میمیرم از عذاب وجدان چرا هرچی ب خدا قول میدم عصبانی نشم ولی باز میشم

من. گاهی. قسم میخورم. به خدا میگم اگه باز دعواشون کردم. بلایی سرم بیار. باز فردا بد تر از امروز. میشم😂😂🤣

ببین پسر من خیلی بد غذاس
انقدر یه مدت عصبی میشدم ک دستام میلرزید
تهوع میگرفتم
الان یه مدته رها کردم
بهتر شده
میخوره بخوره نمیخوره هم مهم نیست
رو خودت کار کن بچه ها ادم بشو نیستن

صحنه هر روز بچه های من
هر روز جنگ جنگ تا پیروزی

اشکال نداره خب تو هم آدمی عصبانی میشی، خسته میشی، کلافه میشی ولی آخرش ی مامان مهربونی که همه ی خستگی هات و اعصاب خورده گی هات به خاطر نگرانی درباره بچه ت. الان بیشتر بچه ها بد غذا هستن ولی ما همیشه یکیو داریم بهمون استرس بده یا خودمون خودخوری کنیم. غذا رو بذار جلوش بذار کم کم خودش شروع کنه به خوردن. میان وعده سنگین بهش نده مثل پفک ، پفیلا چیپس. بعداً کم کم خودش به روال برمیگرده

بچه ی من کلا بی اشتهاست یه چند روزی اشتهاش خیلی خوب شده بود اونقدر خوشحال بودم اصلاً راحت بودم اما دوباره باز دو روزه تقریباً لب به غذا نمی‌ز نه

مادر شوهر من بچم بمیره بهش غذا نمیده میگه دنبالش نرو بزار تو سفره خودش بیاد بخوره😐

خوب کاری کردی بده همونجا بهش غذا بدن حداقل

منم کلافه بشم‌میفرستمش پایین😅

وقتی پیش توکه مادرشی غذانمیخوره پیش اوناصدسال سیاه نمیخوره