امروز بعد از یک هفته که حس و حالم خوب بود، بدون دلیل گریه کردم، کلا انگار یه بغضی دارم، خودم میدونم که بخاطر خواب بی‌کیفیته که دارم و هیچ کاری هم براش نمیتونم بکنم
😢😢
دلم واقعا یه خواب عمیق و راحت میخواد
دیشب هم نی نی جان از ساعت سه تا پنج بیدار بود، آخرش قنداق کردم تا خوابید 😁 ولی خودم هر نیم ساعت انگار کوک شده بودم که نگاهش کنم 🤦🏻‍♀️😅 اولین بار بود قنداق شده خوابید

خداقوت عزیزم این روزا هم میگذره یهو میبینی که وقت مدرسه رفتنشه الان پسر اولم یه سال دیگه باید بره پیش دبستانی

منم برای خواب قنداقش میکنم خیلی راحت میخوابه چون دستاش دیگه نمیپره بالا و از خواب بیدار نمیشه

منم همینطور 🥲 اینقدر کمبود خواب دارم و کمرم درد می‌کنه ازبس زیر سینم میمونه که یهو بغض میکنم و می‌خوام گریه کنم...ولی وقت نمیشه😅امروز اومدم خونه مامانم که کمک کنن تا من دو ساعت بخوابم ولی آروم نمیشه و میگه خودت بغلم کن🥴

یکی آرزو های من خواب عمیق و راحته 🥲
تو هفته گذشته سرجمع هفت ساعت هم نخوابیدم

خسته نباشی مامان خانوم❤️خدا قوت بهت
واقعا سخته درک میگنم سعی کن از یه آدم امن کمک بگیری مثلا یک ساعت بزاریش پیشش و خیالت راحت باشه ک بتونی آروم بخوابی
اگر شیر خشکیه به باباش بسپارش یکی دو ساعت استراحت کن در روز
این روزا میگذره بچه ها هم خیلی زود بزرگ میشن و دلمون تنگ میشه واسه این روزاشون😍

تو تنها نیستی،دقیقا منم اینجوریم،بی خوابی و ضعف داغونم کرده،ولی وقتی دخترم رو میبینم خیلی خدا رو شاکرم که دارمش،ولی سخته ساپورت کردن کار خونه و دو تا بچه و خیلی چیزای دیگه

عزیزم خداقوت و قدم نو رسیده مبارک
چندماه اول سخته صبوری کن فقط
این روزا هم میگذره بعد میگی پسرم چه زود بزرگ شد دلت واسه نوزادیش تنگ میشه