من بچم شیرمادرمیخوره اصلا توانشوندارم ازشیربگیرمش وقتی به این فکرمیکنم که قراره هواسربشه ازشیربگیرمش غم عالم میادسراغم خیلی وابسته شیرخوردنشم حتی گاهی سروقت شیرنمیخوره ناراحت میشم انگار داره بهم میگه دوست ندارم دراین حد معنی میکنم چیکارکنم بچمم وابستس ولی انگاربیشترخودم وابستم

من از شیر گرفتن بنظرم راحت تر از دندون کرسی بود واقعا داره پدر مو درمیاره سر این دندونای آخرش

دقیقا عین منی تو
منم دلم نمیاد از شیر بگیرم
فعلا هم تصمیم ندارم بگیرمش

والا دکتر به من دوماه پیش گفت ظلم می‌کنی بهش میدی اینجور که گفت منم گرفتم

تولد پسر من مهر هس من به امید خدا انشالله دگه از چهارشنبه شروع میکنم

فقط اینو بدون از شیر گرفتنش به صلاح هردوتونه

منم نمیدونم چیکا کنم بخدا