از وقتی مادر شدم اصلا وقتی برای خودم ندارم...همیشه صورت بی روح و بدون آرایش و موهای ژولیده و نامرتب و لباس هرچی ب دستم میاد می‌پوشم... حتی نمیتونم مث قبل هرروز برم حموم حتما باید همسرم باشه اونم ک همیشه نیست...خیلی ناراحتم برای این وضعیتم اینکه انگار دیگه خودم وجود ندارم...اینم بگم ک من خیلی دست تنهام و مسئولیت دخترم از روزی که به دنیا اومده ۲۴ساعت شبانه روز با خودم بوده مگه روزای تعطیل باباش خونه باشه اونم من استراحت نمیکنم همش تمیزکاری و...
شمام مث منین یا من خیلی تباه شدم😔😔

عزیزم من چی بگم ۳تان بچه هام
پسرم همش تو بغلم آشپزی میکنم ماشالله سنگین هم هست تو بغلم جارو میکنم ..ظرف میخوا بشورم پاهام سفت میگره گریه میکنه تا کارم تموم شه اصلا نه خواب دارم نه استراحت کافی ..۳۰ سالمه ولی احساس میکنم بدنم ۵۰سالشه..من حتی تو بیمارستان بعد زایمان تنها بودم یک روز بعدزایمان تنهایی اسباب کشی بدون هیچ کمکی
بخوام بگم طولانی میشه
ولی از خودم راضیم چون ب بچه هام و زنرگیم اهمیت میدم ...اینروزا میگذرن مامان مهربون .ایتقد دلتنگ میشی

منم همین بودم تا چار پنج ماهگیش واقعا🤦🏻‍♀️🥺به بعدش یکم خودمو جم و جور کردم ولی بازم خیلی با خود قبلیم فاصله دارم
هم طبیعیه هم ناراحت کنندس واقعا

شامپو و روغن خوب بزن تاثیر دارن رو ریزش مو

سلام عزیزم. منم همینطورم .از یه طرفم من کارمند هم هستم خودشم دست تنها.خدا شاهده پسرمو الان به زور خوابوندم. حالا خوبه فردا تعطیله والا از خستگی نمیتونستم از خواب بیدار شم

الان دیگه نه تا چند ماه پیش آره خیلی درگیر بودم ولی الان با خودش بازی می‌کنه یکم درگیریم باش کمتره

دقیقا خود من

منم همینم هر وقت میرم جلو آینه اصلا دوست ندارم خودمو نگاه کنم...
همش خونه نامرتبه اعصابم خورد میشه امشب رفتم حموم بچه سپردم دست باباش یه دفعه دیدم انگشتاش زیر در حمومه جیغ میزد با یه بدبختی دستش صاف کردیم که بتونه انگشتش آزاد کنه ..
همه همه اینا یه طرف من از اول مهر باید برم مدرسه و واقعا نمیدونم چی پیش میاد‌‌...

چقد شبیه منی

سلام منم همینم و هر شب با گریه خودمو آروم میکنم 😆 بدتر از همه اینه که من بسیار ددری بودم و الان بسیار کنج عزلت دارم 😁 حتی نمیتونم برم اصلاح
خیلی غصه میخورم اما خدا بزرگه این روزهامون با شادی سپری میشن

منم همینم دیگ دونفری دسشویی میرفتم با پسرم الان باپسرم دونفری حمومم میریم

منم دست تنهام با این تفاوت که بچه چهار ساله هم دارم

ت چقد منی 😄😄مادرا همینن 😌ما مادرای واقعی هسیم

چقدر منی تو انگار حرفات حرفای دل منه منم دست تنهام 😭😭

منم جز تباه شدگانم

منم همينم ولي ببين تازگيا ياد گرفتم خودمم حموم ميكنن با دخترم... حمومش ك ميدم اب وان رو كم ميكنم ميزارمش تو اب ي دستمم بهشه موهامى ميشورم و بدنمم سريع... هم تو وقتم صرفه جويي ميشه هم هميشه مرتبم

منم عین توام.مدام خستم،فشارم پایینه.مدام خوابم میاد.احساس میکنم روح تو تنم نیست از خستگی.احساس میکنم به اندازه ۵۰ سال بدنم فرسوده شده.هر روزم دارم نسبت به روز قبل لاغرتر میشم از بس که دنبال بچمم.گاهی تمام خستگی و کلافگیمو سر بچم خالی میکنم.اونم خیلی لج داره از الان.ولی تا نگاش میکنم تموم خستگیامو یادم میره

بدتر از توییم خواهر به خودت امیدوار باش من شهر غریبم هر دوسه ماه میرم سه روز خونه مادرمو مادرشوهرم زایمان کردم پنج روز مادرم موند رفت دیگه تنها موندم الانم تنهای تنهام شونرم شبا هشت میاد ده نشده خابه حتی بیشتر جمعها شرکت کارن تعطیل شاید تو ماه دوتا یا یکی تعطیل باشه همونم میگه میخام بخابم استراحت کنم خیلی هنر کنه غروبش دوساعت بریم با ماشبن دور بژنیم همین

تنها نیستی خواهر😐😐

سعی کن ظهرا بابچت بخابی وگرنه بدن درد میکشه ادمو

نه عزیزم دقیقا منم مث تو بودم و هستم منم دست تنهام حتی روزای تعطیلم شوهرم نیست ک بچه رو بگیره اگ‌ باشه هم نمیتونه اخه تازگی دیسک کمر عمل کرده تازه بای تفاوت ک تو شهر غریبم هستم و از خونوادم کلی دورم

اره منم عززم
فقط اوایل مامانم اینا کمک بودن
بعدشم ک‌همسرم کارش شهرستانه ۵صب میره شب ۹میاد ۴ساعت جاده میرونه شام‌میپزم ارادو حموم میکنم خونروتمیز میکنم همه کارابامنه