۴ پاسخ

الهی چقدر اذیت شدی .. تو دیگه پاک پاک پاک شدی از هرچی گناهه.. خدا لعنتشون کنه که تا لحظات آخر انقدر فشار میارن چقدر خطرناکه برا سلامت بچه.. ان شاالله سر هیچکس نیاد

خدایی وقتی اینقدر آدم رو عذاب میدن چطور انتظار دارن همه طبیعی باشن و سزارین اختیاری رو انتخاب نکنن😒😒

ای وای خدا خیلی رحم کرده🥲🥲 عزیز شما بیمارستان دولتی بودی؟؟

من الان بند ناف ی دور دور گردنشه

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۱ ماهگی
تجربه سزارین پارت چهارم
از کمر بیحس شدم و روی تخت دراز کشیدم پاهام که بیحس شد دکتر برش زد. پرده جلوی چشمم بود و چیزی از عمل نمی‌دیدم ولی صداها را میشنیدم. چند دقیقه بعد دکترم به تکنسین اتاق عمل گفت که سر بچه پشت مثانه گیر کرده و پایین شکم را فشار بده. ولی هر کاری میکرد سر بچه بیرون نمیومد. به زور جلوی گریم را گرفته بودم. چون میدونستم ضربان قلب بچم خوب نیست و عمل نباید طول بکشه ولی بچه گیر کرده بود. آنقدر شکمم را فشار دادن که دکترم گفت بسه دیگه سیگموئیدش زد بیرون. /سیگموئید= انتهای روده بزرگ/ بعداً متوجه شدم که اون دردهایی که داشتم درد زایمان طبیعی بود. و من داشتم زایمان طبیعی میکردم. و بچه وارد کانال زایمانی شده بود. واسه همین سرش گیرکرده بود و به سختی بیرون اومد🫠
بالاخره بعد از 20 دقیقه بچه به دنیا اومد و من صدای گریه دخترم را شنیدم.😭 خدا شکر سالم به دنیا اومده بود. ولی تنفس خودم شکمی شد و تنگی نفس پیدا کردم و چون شکمم تکون میخورد و دکتر نمیتونست بخیه بزنه بعد از به دنیا اومدن بچم بیهوشم کردند و بخیه‌زدن و به ریکاوری منتقل شدم.
...
مامان دلاراخانم مامان دلاراخانم ۴ ماهگی
دیگه فکر کنم حدودا یه یک‌ساعتی همینطور من داشتم تهدید میکردم و جیغ و داد میکشیدم و‌التماس میکردم که‌دکتره خبر داد امادش کنید برای سزارین اورژانسی
واااای انگار در بهشت به روم باز شده بود از خوشحالی فقط گریه میکردم
دیگه بخاطر اینکه ضربان قلب بچم‌داشت بد میشد بردنم سزارین اورژانسی
وقتیم بچم دنیا اومد از فشار زیادی که بهش اومده بود کنار چشمش اندازه یه نخود اومده بود بالا و سیاه کرده بود
دکتر اطفالش گفت به چشمش فشار اومده
همش تو‌همون درد زایمان طبیعی دکتره رو نفرین میکردم
بعدم که دکتر اطفال گفت به چشم بچم‌فشار اومده همش نفرینش میکردم که تو به منو بچم فشار اوردی به ناحق، خداهم بهت به ناحق فشار بیاره
خلاصه که‌درد زایمان طبیعی برای من فوق العاده وحشتناک بود
نمیدونم از دیر شروع به‌ورزش کردنم‌بود یا اینکه چون بند ناف دور گردن بچم بود نمیزاشت بیاد پایین ولی هرچی که بود بعد 8 ساعت درد فجیع کشیدن دهانه رحمم هیچ پیشرفتی نمیکرد
بچه نمیومد پایین و هربارم که بچم میخواست بیاد پایین بند نافی که دور گردنش بود بهش فشار میاورد و ضربانش بد میشد و دکتر از خدا بیخبرم میگفت چون پول ندادی نمیبرمت سزارین بدون اینکه در نظر بگیره ممکنه من یا بچم یه چیزیمون بشه فقط پول پول میکرد حتی مابهش گفتیم‌دو برابر میدیم ولی گفت الان دیگه نمیشه باید قبلا میدادی و...
ادامه پارت بعدی🫠
مامان دونه برف💙 مامان دونه برف💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان پارت دوم،،
ساعت ۱۰:۳۰ بردنم اتاق عمل،،در حین عمل دکتر کلی فحشم داد😂چون میگفت رحمم واریس شدید گرفته و خیلی نازک شده و چون فاصله بارداریام کم بوده اینجور شدم..
خلاصه جفت رو بود و چسبیده بود،بچه تو کانال بود و با هزار مکافات جفت و اول در آوردن و بعد بچه رو،تنها شانسی داشتم بچه دستگاه نرفت..
چهل دقیقه با هزار مکافات بخیه زدن،رحم نازک شده بود و باید ظریف بخیه میزد،،
ساعت ۱۱:۳۰آوردن ریکاوری،،
قرار شد تو خدری ماساژ شکمی بدن،هنوز دست به شکمم نزده بودن شروع کردم به لرزیدم و خونریزی شدی،،آنقدر خونریزی شدی بود که دکتر خودم و یه دکتر زنان دیگه ای اونروز عمل داشتن بردنم دوباره اتاق عمل و هر کار کردن خونریزی بند نمی اومد و فشارمم رسیده بود به ۷ و هموگلوبینم رو ۷ بود ضربان قلبم اومده بود پایین و عملا مرده بودم،،
دو،سه تا دکتر بودن که همه هم نظر بودن رحم و در بیارن چون خونریزی رحم شدیدییی شده بودم و از شوهرم رضایت گرفتن برا عمل دوم و حتی احتمال دادن زنده بیرون اومدنم نبود
مامان فسقلی مامان فسقلی روزهای ابتدایی تولد
بیمارستان نجمیه تهران:
اتاق عمل کامل مجهز برای من سزارین اورژانسی شد دو نفر دکتر متخصص زایمان بودن و همزمان متخصص اطفال هم تو اتاق عمل بود و متخصص بیهوشی و حدودا تو اتاق عمل ۱۰ نفر بودن
برخورد پرستار ها و ماما ها (البته نه همشون) در کل خوب بود
دکتر قادری قبلش خوب بود ولی موقع زایمان اخلاق نداشت ولی تخصصش خوب بود
اتاق های بخش کوچک بودن و تو هر اتاق دو نفر بودیم
تفاوت اتاق vip با معمولی این بود که داخل اتاق vip توالت فرنگی داشت و پنجره به سمت خیابان بود و همراه آقا میتونست بیاد و تک نفره بود
سزارین با اتاق معمولی و پمپ درد و شکم بند و جوراب واریس و دارو ها حدود ۷ تومن شد
بخش دائم نظافت میشد و تمیز بود
و پرستار های بخش مدام سر میزدن و پیگیر بودن
ولی قبل زایمان شب بلوک زایمان بیمارستان سوت و کور یه اتاق ۵ تخته بودیم با ۳ نفر بیمار ماما هم خواب
اتاق سزارین و طبیعی هم جدا بود و نمیذاشتن همراهم بیاد داخل
اتاق زایمان یه تخته و دو تخته هم بود ولی خوب خیلی خلوت بود اون روز فقط من طبیعی بودم
ساعت ۷ صبح تا ۲ دکتر متخصص تو بلوک زایمان بود