این هفته های آخر چرا اصلا نمی گذرن🥲
چی کار می کنید که یکم مشغول بشید و روزها زودتر بگذرن؟؟
من که هلاکم واسه زودتر بغل گرفتنش
انقدر بی تاب شدم اصلا نمیدونم چمه🥲🥺

برای منم یک حال بدی خسته ام

هزار تا کار دارم قبل از زایمان
زایمان دوممه و میدونم که بعد از دنیا اومدن بچه دیگه وقت واسه هیچ کاری نیست

خونه تکونی
شستن پتو و ملحفه
مرتب کردن انباری
نظافت یخچال و فریزر
کامل کردن وسایل فریزر که اشپزی راحت تر بشه مثل حبوبات پخته و پیاز داغ ....
تکمیل کردن کم و کسری ادویه ها
تکمیل کردن کم و کسری خرید خونه مثل رب و روغن و تن ماهی و کنسرو و ماکارونی و .....
دعوت از خانواده همسر و دید و بازدیدهای عقب افتاده ، چون دیگه وقت مهمونی رفتن و مهمونی دادن نخواهد بود حداقل تا ۳ ماه

از اینجور کارا

واسه من خیلی داره زود میگذره باورم نمیشه اصلا هفته دیگه دخترمو بغل میگیرم
فقط یکم دردام اذیتم میکنه

باز شما ۳۶ هفته اید من ۳۲ هفتم آروم و قرار ندارم دیگه خسته شدم میخوام زودتر بغلش بگیرم بوش کنم😭

دقیقا ... منم مثل شما

من هم استرس زایمان دارم هم کلافه شدم میگم زودتر بگذره آشوبه حالم

طبیعی دیگه ماه آخر آدم کلافه میشه ولی نمیخوام جو بدم تا می تونی استراحت کن و غذای خوب بخور که به دنیا بیاد خداناکرده از اون بچه هایی که همش نفخ و کولیک دارن باشه باید پرهیز کنی همش🫠

من حس خستگی دارم ... هعی خدا

من ی حس عجیب دارم ذوق ترس بی خوصلگی کسلی خستگی😅واقعا حس های مبهمی دارم خودمم نمیدونم چمه

اووووف راحت شدم زایمان کردم