۱۶ پاسخ

خواب‌ها محصول ذهن ناخودآگاه و تجربیات شخصی ماست و می‌تونه بازتابی از خواسته‌ها و امیدهای پنهان ما باشه...چشم انتظاری سخته و ذهنمون ‌روز و شب درگیر رسیدن به همین خواستست.....انشالله که خیره عزیزم

به نظرم رسما رویای صادقس
انشاالله به لطف خدا خیره 🙂

ایشالله که بارداری این ماه

به کدام امام پناه بردی حضرت رقیه یا فاطمه زهرا ام البنین

شاید یکی صدا زدیه ک اومد تو خوابت ک حاجتت دا انشاالله حاجت روا بشی

انشالله خیره گلم

انشاالله بچه دار میشی عزیزم💗💗

تعبیرش اینه این ماه بارداری عزیزم مبارکه😉🌹

خیره ان شاالله

انگاریه رویای صادقانه دیدی تعبیرش همون خودخوابه هست

اتفاقا امروز مامان منم اومد خونمون گفت خواب دیدم یه مرغ داریم تخم مرغ گذاشته
اون سری هم که باردارشدم و شیمیایی شد خواب تخم مرغ دیده بود قبلش😂
انشاله باردار میشی همین ماه توکلت بخدا باشه

چه خواب قشنگی خیر ان شاالله به فال نیک بگیر اکثرا میگن این طور خوابای خوبو نباید بازگو کنی عزیزم

ایشالله که خیره و به زودی با خبر بارداریت میای 🥺

دلت روشن باشه این خواب تعبیرش اینه ک خدا یه بچه بهت میده امیدوار باش

عزیزمممم عالیه مطمعن باش باردار میشی

خیره ان شاءالله بزودی باردار بشی عزیزم

نمیدونم تعبیرش چیه ولی جالب بود برام

سوال های مرتبط

خرگوش کوچولو خرگوش کوچولو قصد بارداری
سلام خانمای عزیز ظهرتون بخیر
میخوام از تجربه عکس رنگی امروزم براتون بگم
اول اینکه اصلا استرس نداشته باشید خانمای که میخواین برای عکس رنگی برید
به من گفته بودن ساعت ۱۱ اونجا باشم ولی من از شدت استرس ۸ صبح از خواب بیدار شدم و یه دلشوره عجیبی داشتم و اینکه از شدت استرس یبند سرویس میرفتم تا شد ساعت ۱۰ ونیم با شوهرم رفتم اونجا که رفتیم یه نفر قبل من بود یه نیم ساعتی نشستیم بعدش نوبت من شد یه فرم دادن که پر کنم بعدش یه شیافت دادن که بزارم گفتم قرص بروفن بخورم گفتم نه خودمون اونجا بهتون دارو میدیم، رفتم شیافت بزارم اون خانمی که از من زودتر رفته بود عکس رنگی دیدم اومد بیرون از اتاق بهش گفتم درد داشتی گفت استرسش بیشتر از دردشه وگرنه دردی حس نکردم، شیافت گذاشتم رفتم بهم گفتن لباس تو در بیار برو روی تخت دراز بکش یکم بتادین روی رحمم ریختن سرد شد بعدش یه دستگاه‌ رو از بالا روی شکمم تنظیم کردن بعدم که خانم دکتر اومد بت مهربونی گفت خوبی؟ استرس داری یا درد ؟ گفتم بیشتر ترسیدم
خندید وگفت؛ نترس الان بهت یه آمپول میرنم که دردی نداشته باشی فقط نفس عمیق بکشید و خودتو شل کن .
بعدش آمپول زد بهم عضلانی
بعدم یه دستگاه داخل رحمم گذاشت اولش یکم درد داشت ولی بعدش بی حس شد
و خانم دکتر بعد چند دقیقه گفت عزیزم بلند شو تموم شدی
گفت شرت بپوش و نوار بزار بعدش برو سرویس عوضش کن یه نوار دیگه بزار
رفتم سرویس دیدم خون اومد و همون موادی که داخل رحمم ریخته بودن
گفتن نیم ساعت راه برو بعدش بیا
کم کم دیدم دردم گرفت انگار درد پریودی بود زیر دلم یکم درد میکرد
و خیلی زود دردش کم شد