سلام خواهشا هرکی میدونه بگه

شوهرم سرکار میره ۱۲ساعت گردشی یک هفته روزکار یه هفته شب کار
منم سعی میکنم ۷ساعت و کامل بخوابه و همه چی هی وحاضر میکنم
اما وقتی شب کار میشه هاااااا آنقدر گریه میکنه که میگه نمیرم و با دادو بیداد من میره
و میگه ترس از جدایی از شما ها رو دارم حالم بده وقتی شب کاری میرم و وااااقعا حالش بده
چکارش کنم چی بگم
میگه همش ترس دارم

اگه نمیتونه کناربیاد سنش تاپایینه بگرده دنبال کار شغلشو عوض کنه

کاره شیفت همینش بده یادمه شوهرم اوایل که شبکاری میرفت بچه هم نداشتم تنهابودم منو یجوری بغل می‌گرفت خداحافظی میکرد انگار دلش نمیخواست بره

خب بنده خدا با روحیاتش جور نیس فشار نیار بهش فردا روزی افسردگی بگیره وقتی میشینه گریه میکنه یعنی واقعا تحت فشاره

ترس ازچی داره وای خدای من وابسته است بهتون

شوهرتون گریه میکنه؟؟؟!!
بنظرم زیادم همدلی نکن،یهو وا میده
برادر شوهرم این مدلیه ها،الان خونه نشسته زنش کار میکنه
جاریم هی خودشو لعنت میکنه،میگه خودم باعثش شدم

یه چیز میگم شاید مسخره باشه ولی به نظرم از تنها موندن تو شب سرکار میترسه

پس جای من بودید چیکار میکردید همسر من کامیون داره بعضی وقت ها یک هفته ما تنها هستیم حالا سالهای اول ازدواج که خارج از ایران کار میکرد دقیقاا ۴۵ روز بعد میومد خونه

سلام عزیزم شوهر شما نه افسرده هست نه هم چیزی ایشون ترس اینو داره ک شماره از دست بده یعنی چی تو جامعه داره میگرده هزار تا چیز میبینه برا همین می‌ترسه و خودت باهاش حرف بزن راحت تر به نتیجه انشاالله برسید ولی نگران نباش درست میشه عزیزم

بنظرم افسردگی چیزی داره! مگه میشه مرد گریع کنه اینجوری؟! باید بره مشاور.

یه حفاظی چیزی برای در خونتون بگیرین
تا یکم دلش آروم بشه
من کسیو میشناسم شوهرش همیشه شبا خونه نیست الان ۷،۸ ساله

بهش بگو فعلا سر اینکار بمونه تا ی کار مناسب پیدا کنه ک فقط روز کار باشه

به نظر من شماره سابکارشو پیداکن بهش زنگ بزن وبهش بگو شوهرتون رو روز ها فقط بزاره سرکار کارکنه

سوره ی یوسف و بنویس بزار جای تاریک به کسی هم نگو مینویسی ان شاالله یه شغل خوب پیدا میکنه

چنسالشونه

حتما ی دکتر اعصاب بره و پیگیر باشه استرس داره