۱۰ پاسخ

دختر منم یه مدت هروقت میرفتیم بیرون منو به غلط کردن مینداخت. وسطای راه از کالسکه پیاده میشد هرجا میخواست میرفت و به سختی میرسیدیم خونه. تو راه‌پله میموند نمیرفت بالا که بریم خونه. کلی وقت باید مینشستم تو پله ها تا رضایت بده بریم خونه
برای بیرون رفتنم گاهی بساط داشتیم نمیپوشید و اذیت میکرد و نمیومد
یه کم حرص خوردم و بعد فهمیدم نباید باهاش بحث کنم و تهدید و فشار هم فایده نداره. من میرم تنها میمونی و اینام فقط خودمو ضایع میکرد
یه کم باهاش راه اومدم و میذاشتم هرکاری میخواد بکنه و بهش دستور نمیدادم، دوتا گزینه میدادم یکیشو انتخاب کنه
بعد مدتی بهتر شد
فعلا دیگه این مشکلاتو نداریم

دقیقا همینه عزیزم طبیعیه

دقیقن دختر منم همینه میگه برم پیش بابا انقد جیغ میزنه که مجبور میشیم پشت فرمون پیش باباش باشه تو خیابون اصن نمی‌مونه فقط میدوعه گریه جیغ بعدش خونه نمیاد حتی اگه چند ساعتم بیرون باشیم

ولا فک کنم همه پسرا اینجورین
خاهرم یه پسر یانزده ساله داره ازدرو دیوار بالا میره
یعنی خداشاهده اون شلوقه تا پسرمن

یعنی مغزادمومیبره

پسر منم همش میگه خودم دستشم میکشه که نگیریم

عزیزم با لهجه اصفهانی نوشتی😍
منم همین جوری اصفهانی طور خوندم☺

فک کنم بچه های ما ک تنها هستن جز ما کسیو نمیبینن بیشتر لجباز و نق نقو میشن چون دقیقا مشکل منم همینه

بین ۱ سال و ۱۰ ماهگی تا ۲ سال و خورده ای همه از دست کوچولوهاشون کلافن نمیدونم تو این تایم چه بلایی سر بچها میاد😫😅

خب هر روز نبر بیرون ،زیاده،هفته ای دو بار کافیه ،بقیه وقتا تو خونه بذار عادت کنه بازی کنه برای خودش،من اصلا پسرمو بدعادت نکردم خودش تنها بازی میکنه تو خونه

*اومد عقب

سوال های مرتبط

مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خواهشا کسی نیاد اینجا نصیحت بنویسه راجع به چیزی که میخام بگم امشب پسرم رو برده بودیم پارک یه پارک تو یه منطقه ی بالا شهر همه بچه ها تو قیمت وسایل بازی خوشتیپ بودن و تمییز و مرتب پسر من افتاده بود دنبال بدتیپ ترین بچه ی دنیا والبته شلخته ترین و نچسب ترین که یعنی واقعا خواستنی نبود من اصلا به ایناش کار ندارم خیلی چرک بود و کفش نداشت جورابم نداشت فقط این یه دونه بچه تو پارک اینطوری بودپسر من ثانیه ای ولش نمی‌کرد مدام دنبالش میرفت هر کاری اون میکرد اینم میکرد با همون پاهای برهنه مثلا دویید رفت تو دشویی پارک که شوهرم بدو بدو رفت پسرم رو گرفت ما جفتمون خیلی مایه شدیم ولی من چیزی نگفتم بغلش کردیم رفتیم نگم چه اشکایی می‌ریخت واس اون بچه چون مطمئنم پارک نمیخاست اصلا بازی نکرد فقط چسبیده بود به اون رفتیم یه پارک دیگه که از دلش دراد مطمئنم باورتون نمیشه اینجا هم رفت نچسب ترین و نخواستنی ترین و کثیف ترین بچه رو انتخاب کرد ما شُکه شدیم شوهرم خیلی خیلی ناراحت شد گفت لابد بزرگم شه میخاد بره دنبال آدمای به درد نخور این بچه هایی که میگم دقیقا اونایی بودن که پدرومادراشون تو پارک ولشون کرده بودن واصلا نمیدونستن کجا هستن من بارها از پسرم وقتی میبرمش بیرون این حرکت رو دیدم ولی به شوهرم نگفتم ولی واقعا فکرم رو مشغول کرده چرا باید بره دنبال بچه های کثیف اونایی که کسی کاری باهاشون نداره شلخته هستن و......
مامان حلما مامان حلما ۲ سالگی
سلام مامانا
مدتیه دخترم شدیداااا پرخاشگر شده دائم در حال زدن همه است
فحش هم میده! بی ادب بیشور
من خییییلی از این مسئله ناراحتم و خجالت میکشم خصوصا اینکه فحش میده
جلوی خانواده همسرم احساس بدی بهم دست میده
دست خودم نیست هر وقت تا حد مرگ از دستش عصبی میشم بهش میگم بی ادب
اینم یاد گرفته
چیکار کنم یادش بره؟ اصلا نمیدونم چرا میزنه!
شدیداااا لجباز هم شده بااااید همه ی کار ها رو خودش بکنه اگه ما انجام بدیم مجبورمون میکنه مثلا وسیله رو بذاریم سرجاش که خودش برداره یا مثلا جورابشو دربیارم باید جورابشو دوباره بپوشیم تا خودش دربیاره تو همه چی دخالت میکنه و بهونه میگیره
مثلا چراغ و خاموش نکن در و نبند آب نخور لباس نپوش
از در خونه هم که با زور و گریه میاد بالا میگه تو نبااااید بیای بالا من تنها برم خودم درو ببندم خودم کلید بندازم یه بالا اومدن ۲ دقیقه ای ۲۰ دقیقه زمان میبره آخرشم با جیغ و داد گریه اش تموم میشه
اعصابم نمیکشه یه سری رفتاراش شده روتین زندگیش
بچه های شما هم اینجورین؟
شما چیکار میکنید؟ همیشه کنار میاید؟ اعصابتون میکشه؟
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
غروب پسرم رو بردم‌بیرون این موضوع واس یه بار دوبار نیست برنامه هر سری. بیرون رفتن پسرم بالغ بر۵۰تا توپ داره هر بارم برم بیرون یه توپ میبرم ولی دست هر کسی توپ ببینه همونو میخاد به حدی پایکوبی میکنه که من برم رو بزنم توپ اونا رو بگیرم در صورتیکه توپ خودش تو کالسکه هست یه ماشین جیپ سبز داره دقیقا عین همونو یعنی من تعجب کردم فک کردم مال خودشه یه بچه به اون ماشین یه بند بسته بود و می‌کشید بعد قرض گرفتن توپ اونو دید خابید کف زمین در صورتی‌که‌ من همون کارو تو خونه میکنم مثلا بند میبندم به ماشینش میکشه وبازی میکنه خابید و شروع کرد به گریه و منو می‌کشید که اینو میخام کلافه اونم قرض گرفتیم اون بچه هم همش غر میزد ماشینشو میخاد دیگ با کلی وعده وعید گرفتیم یه بچه دیگه دید ماشین مجیک داشت بعد اونو خواست باورتون نمیشه اونم گرفتیم کمی هم اونو سوار شد یه خانمه اونجا بود گفت من دوتا بچه بزرگ کردم اصلا اینطور نبود خلاصه بگذریم با آک اومدم خونه الان کف خونه پر ماشین هست سمتشون نمیره واقعا دارم دیونه میشم از بیرون. رفتم میترسم چرا مادرای دیگه بچه هاشون رو میبرن بیرون اصلا به مادراشون کار ندارن فقط میرن بازی اونا هم میشینن