دیروز خونه یکی از فامیل هامون بودیم پسراش یادمه شیر به شیر بودن الان یکی دو ساله شده یکی ۴ ساله
خیلی با همدیگه خوب بازی میکردن همش در حال کشتی گرفتن و خندیدن بودن
پسر من فقط نگاه شون میکرد😆
یکی از فامیل های دیگه بچه هاش تقریبا ۶ سال فاصله سنی دارن اون اوایل پسرش که بزرگ‌تره خیلی با خواهرش بازی میکرد ولی جدیدا انگار سلیقه ی بازی هاشون فرق کرده پسره دیگه خیلی با خواهرش بازی نمیکنه..
نتیجه اخلاقی: دارم خر میشم که کم کم دومی رو بیارم البته نه به این زودی ولی یک چند ماه دیگه........

عکس هم از اون دسته کمک کردن های پسرم قبل از آمدن مهمانه🥴😅

آره خیلی خوبه تو فقط چند دقیقه بازیشونو دیدی قطعا چالش های سخت خودشم داره

فرزانه جان شرایط منم همینه مهرسام یک سال و یازده ماهه بود که رهام دنیا اومد تقریبا میشه گفت دوسال واقعا دهنم سرویس شده امان از وقتی مریض شدیم یکم هم نمیتونم استراحت کنم با وجود کسالت باید سرپا شم و بچه ها خونه و شوهر زندگی جمع کنم اما مهرسام اوایل خیلی حسودی میکرد میزد اما الان عاشق داداشش شده همش بوسش می‌کنه اینکه رهام می‌خنده دوسداره میگه مامان داداشش می‌خنده بیا بریم سرسره پارک میگم مامان اون کوچولوی میگه مامان دستاش کوچویوعه 😂,سخت هست ولی شیرینه یک جایی میرفتم بچه ها شیر به شیر یا با فاصله سنی کم می‌دیدم چقدر باهم بازی میکنن پسر منم فقط نگاه میکرد تنها بود اما الان میبینم چقدر داداشش رو دوست داره بزرگ بشم باهم همبازی میشن دیگه تنها نیست خوشحالم

تو فقط خندیدن هاشونو دیدی. امان از زمانیکه باهم سر لج بیفتن و گریه و زاری و کتک کاری کنن😃

من سه سال و نیم ولی دهنم سرویس شده

من هم سال بعد اقدام میکنم😅

عزیزم خوبه و هم سخت.با وجود سختیاش واقعا شیرینه.من خودم ۳تابچه دارم .یکیش که بزرگتر هست .دوتایی بعدی شیر به شیر هستند .