امشب برا اولین بار کارن رو بردم عروسی گریه کرد از صدا میترسید همش دیگ بردبمش بیرون شما تجربه ای دارین از عروسی بردا کوچولوها

دختر من اذیت نکرد ی بار بردمش

منم بردم از صدا دیجی خیلی میترسید آنقدر گریه کرد هلاک شد آخر برگشتیم

آره اولینبار ۵ماهش بود اوایل جشن آروم بود ولی بعدش لج افتاد هیچ جوره آروم نمیشد ولی بار دوم ۹ماهش بود انقدر بهش خوش گذشت بخاطر نور های رنگی رنگی و آهنگهای شاد تازه توی همون جشن دست زدن هم یاد گرفت همش دست میزد دخترم مجلس گرم میکرد😅😅 البته سعی کن جشن میری جای بشینی ک باند و این چیزا ازش دور باشه صدا زیاد ادیت نکنه

دختر منم تو عروسی خیلی گریه کرد

من بردم میرقصید😄

من یه بار رفتم خیلیییی جیغ کشید که من نصفه اومدم خونه
بار دوم پنبه گذاشتم توی گوشش اصلا اذیت نکرد و تا آخر توی تالار موندم و تازه خوابید توی عروسی

پسر من اولین عروسی تو ۶ماهگی رفت یکم خودم نگهش داشتم و چرخوندم یکمم باباش بعد هم که خوابید از صداهای بلند یهویی میترسید

دخترم تو عروسی خواهرم 7 ماهه بود کلی گریه کرد فداش بشم، تنها شانسم این بود عروسی مختلط بود هی با همسرم دست ب دستش میکردیم

منی ک این روزا جشن عقد داداشمه و پسرم خیلی از صدا میترسه موندم چیکار کنم تو خونه آهنگ زیاد میزارم ک کم کم عادت کنه

اره ۷ماهگی بردمش کوفتمون کرد

بعدا اتاق بردیم بعد کم کم رونمایی کردین اومد پذیرایی عادت کرد
جمعیتم زیادبود میترسید

بله تومهمونی جیغ میزد میلرزید ازصدای باند بردیمش کوچه😂