بچهام بیقراری میکنن مخصوصا قل کوچیکی انقد بیقراری میکنن ک بعد ۱۹روز امروز بردمشون واکسنشونو بزنن بعد دیدن دماغ بچه ها یکم ب قول من موش داره😂گفتن بچها سرما خوردن منم گفتم فقط دماغشون اینجوریه وگرنه چیز دیگه ای نیست حتی دست رو بدنشون میزارم داغم نیس بعد ک تبشونو گرفتن یکی۳۶ونیم یکیم۳۷ونیم بود واسه همین گفتن برو سه شنبه بیارشون اونام از تب بچهام مطمئن نبودن چون هوا خیلی داغ بود گفتن احتمالا بخاطر اینکه هوا گرم بوده
بنظر شما بچهام واقعا سرما خوردن انقد گریه کردم سروصدا کردم چون شوهرم برای واکسن بچهام همراهی نمیکنه مامانم بردم مرکز بهداشت ک اونم به هزارتا منت و نق زده تا بردتم خیلی اعصابی شدم بعد ک رفتم مرکز بهداشت گفتن بچهام تب دارن بیشتر عصبی شدم وقتی رسیدم خونه انقد با شوهرمو مادرم بحث کردم ک شوهرم جا گذاشت رفت سرکار بدون اینکه چیزی بخوره
اخه همینجوریشم فشار رومه بچهام همش بیقراری میکنن دیگ تحمل این چیزارو ندارم 😞

دوقلو خیلی سخته.

عزیزم از مادرت ک نمیتونی توقعی داشته باشی زیاد ...مشکل همسرته وظیفشه بچشه چرا نمیبره شماهم نبر یعنی چی واقعا اونم دوقلو

بخاطرواکسن‌ اینکار کردی وای ب حال بقیه مسایل یه خورده اروم باش دیونه شدی

🫠🫠🫠🫠🫠خدا بهت قوت بده
آدم یه وقتایی کم میاره
حق با شماست