هرچی به آخر بارداری نزدیک میشم استرس و ترسم بیشتر میشه . استرس اینکه چطور زایمان کنم یا نکنه بچه زودتر بیاد نکنه بیاد دنیا و مشکلی داشته باشه .اگه بیاد میتونم از عهده اش بربیام یانه ؟کلی فکرو خیال میاد تو سرم همش .‌نمیدونم شمام اینجوریه یا منم فقط

اینا همه طبیعیه ب خداوند اعتماد کن و ب چیزای منفی فکر نکن ک همه چی عین برق باد میگذره

فکر و خیال که برای همه هست من فقط نگرانیم از اینه که کی باید بهش شیر بدم چجوری باید بهش شیر بدم زردی نگیره و این چیزا انشالله که همه نی نی ها سالم باشن و خدا هیچ پدر و مادری رو با بچه اش امتحان نکنه

منم همینجورم
تازه دیشبم یه برخورد بد دیدم از ماماها و منشی دکترم
هنوز حالم بده اصلا دلم نمیخواد زایمان کنم
نمیخوام برم دکتر دیگه

استرس‌رو هممون داریم عزیزم کاملا عادیه
🥲🥲

نی نیتو ببینی همه چیو همه کسو فراموش میکنی انقد ک. لذت داره

بسپارید به خدا فقط.......

واقعا حق داری عزیزم سعی کن چن روز اول دورت شلوغ باشع تنها نباشی .

من ک سرویکسم مجدد اومده پایین و خیلی میترسم بچم زود بدنیا بیاد🥺راه میرم باید خم شم حتما صاف وایسم بهم فشار میاد درد پریودی میگیرم🥴

دقیقا منم چند روزه اینطوری شدم و این خیلی بده من زیارت عاشورا میخونم برا ارامشم

منم همینطوری ام .