همیشه دوس دارم هر تجربه ای رو کسب کردم باهاتون در میون بزارم .شاید به درد یک نفر خورد
برای گرفتن شیر خشک از محیا اول خیلی دغدغه داشتم .چون محیااوایل خیلی خوب بود شیر شب نمی‌خورد. اما بعد ۱۵ ماهگی بیشتر وابسته شد .در شب چند بار بیدار میشد.اگه نمیدادم چنان جیغ میزد .دیگه خیلی کم آورده بودم ...شروع کردم در روز ازش گرفتن.. یکدفعه تو یه روز .جایگزین شیر کاکائو دادم .با درصد خیلی پایین.پسته .بستنی .فرینی باغذاهای اصلی .یک هفته بعد شروع کردم شب رو شیرش رو مقدارش رو کم کردن .بجای ۱۵۰ کردم ۱۲۰ .مقدار شیر رو کمتر ریختن.بجای ۴ تا دو تا و نیم .و هی اون رو هم کردم ..(ممکنه بعضی ها بگن نباید مقدار روتغییر داد.اما باید بگم این برای بچه هایی که فقط شیر خشک میخورن و کوچیکترن برای این سن هیچ اتفاق نمیفته در تجربه من که نیفتاد حداقل )محیا بار اول فهمید .اما دفعه بعد تو خواب دادم و یکم بهونه میگرفت اما خودم رو میزدم به اون راه .براش هی تکون میدادم .و میزاشتم دهنش.که مثلا خوب بهم نخورده بود .بعد خودش کم کم تقاضای و دفعاتش کم شد .شد ۶۰ تا با نیم پیمانه .اونم یک هفته ادامه داد و دیگه دید مزه نمیده .نخواست .تو این وسط شد که حتی یبار بیدار شد منو کلافه کرد اما شیر ندادم و رفتم فرینی درست کردم .میخوام بگم اصلا نباید کم بیارین و تغییر بدین رویه رو...ان شا الله موفق باشین.
و اینکه بعد شیر خیلی بهتر غذا می‌خوره و وقتی شیر می‌خورد اصلا غذا نمی‌خورد. منم بجای به غذا متوسل شدن به میان وعده ها متوسل شدم که براش جذاب بود

۱ پاسخ

احسنت👏👏👏

سوال های مرتبط

مامان 🩷انـیــسـا🩷 مامان 🩷انـیــسـا🩷 ۲ سالگی
❌❌تجربه از شیر (خشک) گرفتن❌❌
سلام مامانا
درباره از شیر گرفتن انیسا (شیر خشک)
چون چند نفر پرسیدن چجوری گرفتی تایپیک میزارم تا بمونه شاید بدرد بعضیا بخوره..
.

دختر من فقط شیر میخورد...در روز شاید ۵ ۶ بار شیشه میخورد و غذا نمیخورد...
یکی دوبار سعی کردم بگیرم ازش اما همکاری لازم رو نداشت منم گفتم بعد ۲ سالگی میگیرم
تا چند وقت پیش ک یکم بی میل شده بود نسب به شیرخشک و شیشه
میخورد اما کم
دو هفته پیش تقریبا،مریض شد درحدی ک ۲ روز لب به هیچی نزد
هیچی
فقط اب میخورد ۲ روز کلا ۲ بار شیر خورد اونم ۳۰ تا
بعد اون مریضی اصلا دیگ میلی ب شیشه نداشت
همون ۲ بار در روز
دیدم اینجوریه یشب ک شیر درس کردم ت بخابه نخورد خابید تا صبح
منم دیگ روز بعد ندادم و شیشه رو قاییم کردم
انیسا روز اول براش فرقی نداشت و خوب غذا میخورد
روز دوم یکی دوبار گف جی جی ک حواسشو پرت کردم یادش رف اما روز دوم غذا کمتر خورد
و شبا هم پا نشد برای شیر و میخابید
امروز روز ۴م ک از شیر و کلا از شیشه گرفتنش
یکم غذا خوردنش بهتر شده
سعی کنین یک هفته اول ببرینش بیرون بازی کنین باهاش و... تا حواسش پرت بشه
شما میتونین تدریجی هم بگیرین من یهو قط کردم
مامان آنیتا🐣 مامان آنیتا🐣 ۲ سالگی
❤سلام دوستان من اومدم با نجربه از شیر گرفتن دخترکم❤
امروز شد یکماه که دختر قشنگمو از شیر گرفتم .....
قبلش روش های تدریجی رو زیاد امتحان کرده بود ولی نشد که نشد ...
دخترم به شددددت واابستا بود به شیرم
یه روز صبح انقد شبش دختم شیر خورده بود تا صبح ،صبحش که بیدار شدم سردرد افت فشار دلدرد شدید گرفتم و اونروز دوبار سرم خوردم ...
از شدت فشار شیردهی همیشه ضعف و بیحالی داشتم البته نووووش جاااانش❤ با اینکه از نظر غذا و مکمل خیلی میرسیدم به خودم ولی نه خودش خواب داشت نه من همش تا صبح ممه دهنش بود
سرتونو درد نیارم،فردای روزی که سرم خوردم از خواب که بیدار شدم چسب برق زدم به سینم و تصمیم گرفتم که دیگه شیرررر تمامممممم...و باهاش حرف زدم .توضیح دادم که دیگه نمیتونه شیر بخوره .سرگرمش کردم .غذا و میناوعده هایی که دوست داشتو درست کردم و حواسشو پرت کردم تا شب .شب اول چند بار بیدار شد بغل کردم آب دادم بهش رو پا گذاشتم لالایی گذاشتم براش .شب دوم هم همینطور و اینکه دیگه از شب سوم یه بار بیدار شد اونم ماساژ دادم کمرشو خوابش برد .کلا سختیش سه روز بود هم واسه خودم هم واسه بچه ،من تو اون سه روز اصصصصلا حتی تو خواب شیر ندادم شیرمم ندوشیدم به شدت سینم سفت و درد ناک شد ولی کوتاه نیومدم ،از روز چهارم پنجم کم کم سینم شل شد دردش کم شد و تقریبا اوکی شدم دخترمم غذا خوردنش بهتر شد خداروشکر 🥲❤
مامان 🍒حلما🍒 مامان 🍒حلما🍒 ۲ سالگی
سلام سلام🤗

من اومدم با تجربه ی از شیر گرفتن حلما🤭
اول گفتم خیلی گذشته و نگم ولی باز گفتم شاید به درد کسی بخوره☺️

پروسه ی از شیر گرفتن حلما خیلی طولانی بود چون خودم طولش دادم وگرنه حلما واقعا خیلی خوب همکاری کرد
من از بهمن شروع کردم وعده های حلما رو قطع کردم
اولین کاری که کردم نگاه کردم ببینم حلما چند وعده در روز شیر میخوره
دختره من ۵ وعده در روز شیر میخورد من برای شروع اول یکی از وعده های صبحشو قطع کردم
《داخل پرانتز بگم من شیر شب حلما رو از ۶ ماهگی قطع کردم》
بعد ۳ روزیکی از وعده های عصر و قطع کردم یه هفته وقت دادم تا عادت کنه دوباره ۱ وعده ی دیگه به همون روش قطع کردم حلما برای شیر تو تایمی که وعده هاشو قطع میکردم بهونه نمیگرفت پس چیزه خاصی نمیدادم فقط باهاش بازی میکردم و بیرون میرفتیم.
من قبل خواب ظهر و شب به حلما شیر میدادم یعنی عادت داشت با سینه بخوابه،من از اسفند پروسه قطع شیر و عقب انداختم دیدم دخترم همکاری میکنه پس گفتم گناه داره انقد زود بگیرم و گفتم اون دو وعده بمونه،دیگه دنبالش نبودم تا اردیبهشت
اول وعده قبل خواب ظهر و قطع کردم برای خوابوندنش توی تاب ریلکسیش میزاشتمش که بخوابه اینجا هم اذیت نشدم نه من نه حلما یه هفته تایم دادم که به این حالت عادت کنه نمیگم اصلا یادش نمیومد چون موقع خواب شیر میخورد میومد شیر میخواست و منم میخوابوندمش تو تابش چیزی نمیگفت تنها امیدش به شب قبله خوابش بود😂،واسه شبم تو همون تاب میخوابوندمش میخوابیدا ولی چند شبی دنبال شیر بود که باهاش صحبت کردم و قانع شد که شیری دیگه درکار نیست و تمام نه خودم اذیت شدم که شیر تو سینم جمع شه و درد بکشم نه حلما اذیت شد
سوالیم هست در خدمتم💛
مامان مو طلایی|🔆 مامان مو طلایی|🔆 ۱ سالگی
از یکسالگی پسرم هر وقت درخواست شیر کرد اول غذا یا میوه دادم بهش بعد اگه خواست شیر دادم و شروع کردم به تدریج قطع کردن وعده های شیرش .دو هفته طول کشید که عادت کنه قبل خواب شب شیر پاستوریزه بخوره . یه جاهایی پسرفت میکرد وقت دندون در آوردن و صبح تا شب شیر میخورد زیاد مقاومت نمیکردم و میذاشتم با شیر خوردن آروم بشه و تا اینکه الان حدود سه چهار ماهی بود که یه وعده در روز شیر منو میخورد خیلی سخت بود قطع کردن اون یه وعده برام تا اینکه دو روزه پسرم دیگه سراغ اون یه وعده شیرم نگرفته 🥲 و خواب بعدظهرم به شیر پاستوریزه عادت کرد .امروز غروب اومد دست زد نازی کرد و اصن بهونه خوردنشو نگرفت فقط با لباش ادای میک زدنو در آورد .خیلی شیر دادن کار سختی بود واقعا شیره جون آدمه که گرفته میشه از اعصاب از انرژی از همه چیز آدم میگرفت ولی خیلی هم قشنگ و پر عشق بود و کلی گریه کردم امروز که آخرین وعده که شیر دادم نمیدونستم آخرین باره .امیدوارم همینجوری خوب پیش بره برای پسرم و دوباره بهونه نگیره میخواستم بگم اگه شیر خودتونو میدین از یکسالگی شروع کنین به بچه عادت بدین کم شدن وعده ها رو خودشون هم اذیت نمیشن هم بهتر میپذیرن.البته من الان چند ماهه همش بهش میگم تو بزرگ شدی دندون در آوردی ممه واسه نی نی هاست .
مامان قند و نبات مامان قند و نبات ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین؟
میخوام یه درد و دل بکنم...
قلبم داره آتیش میگیره
هر لحظه در حال نفرین خودمم و از ته دل دوس دارم بمیرم تا این حس عذاب وجدان تموم شه
دخترم که به دنیا اومد من شیر خودمو بهش میدادم تا ۲ ماهگی زیاد شیرم خوب نبود ولی بعدش خودمو کلی تقویت کردم و شیرم عالی شد ، تو ۶ ماهگی دخترم ۹ کیلو بود ، من بی‌شعور نمیدونستم دخترم رفلاکس داره ، عاشق تپلی بودم همش بفکر این بودم بچم تپل باشه ، تو پایان هفت ماهگی یهو شیرمو عمدا کم کردم و هی با زور بهش غذا خوروندم و مثل احمقا نمیدونستم که شیر غذای اصلیه و همش رو غذا تاکید میکردم، این طفلیم رفلاکسش تشدید شد و چن ماه هر روز استفراغ می‌کرد و تا ۱۲ ماهگی استپ وزنی کرد و کم خونی گرفت و موهاشم ریخت ، از یه طرف شیرخشک اصلا نمی‌خورد و اینم بگم شیر خودمم تو خواب میخورد تا ۶ ماهگی ، به خاطر همین بزرگتر که می‌شد خوابش کمتر و شیر خوردنشم کمتر میشد ، البته تا ۹ ماهگی بگی نگی شیر می‌خورد و وزنش ۱۰ کیلو شده بود ، بعدش دیگه رفلاکسش تشدید شد ، من از ۱۱ ماهگی که متوجه شدم شروع کردم شیرخشک ای آر دادم حتی اونم نمی‌خورد، دیگه با یه عالمه نذر و نیاز خورد ، تا ۱۸ ماهگی روزانه کم کم ۶۰۰ ۷۰۰ سی سی بهش شیر میدادم و دوباره وزن گیریش خوب شد ، ۱۸ ماهگی ۱۳ کیلو بود ، ولی ولی طفلی بچم دیر راه افتاد ، ۱۴ ماهگی تاره اولین قدماشو گذاشت و تقریبا ۲ ماه طول کشید روان راه بره ، الان که فک میکنم بخاطر این بوده که بهش کم شیر دادم ، قلبم آتیش میگیره میخوام خودمو بکشم ، چیکار کنم ، خدااااا ، حتی الانم که اینو مینویسم دارم گریه میکنم ، همش نگرانم نکنه استخوناش ضعیف بشن ، کاش میمردم
مامان مهران مامان مهران ۱ سالگی
مامان گرشا🧸🤎 مامان گرشا🧸🤎 ۲ سالگی
تجربه‌ی از شیر گرفتن پسرم 💛🤱

سلام به همه‌ی مامان‌های قشنگ و صبور 🌸

می‌خوام براتون از تجربه‌ی از شیر گرفتن پسرم بگم، چون می‌دونم خیلی‌هاتون یا الان توی این مرحله‌اید یا قراره بهش برسید.
راستش برای من آسون نبود... مخصوصاً چون پسرم فقط با شیر خوردن می‌خوابید! یعنی شیر خوردن براش یه جور روتین خواب شده بود، نه فقط غذا.

چی کار کردم؟تصمیم گرفتم اول از همه، خوابیدن با شیر رو ازش جدا کنم. چون می‌دونستم تا وقتی با شیر می‌خوابه، دل کندن خیلی سخت‌تر می‌شه.
قدم به قدم :اول اومدم شیر دادن رو نیم‌ساعت قبل از خواب گذاشتم.

بعد یه روتین خواب براش ساختم: پوشک عوض کردن،چراغ کم،کتاب خوندن ،بغل

وقتی شیر می‌خورد، بعدش توی جاش بغلش می‌کردم ماساژش میدادم تا همون‌جوری بدون شیر بخوابه

این پروسه حدود ۳ هفته طول کشید تا عادت کنه. ولی بالاخره عادت کرد و دیگه بدون شیر هم خوابش می‌برد 😍

من همین برنامه رو برای خواب روز هم انجام دادم
شبا چون خسته میشد و بیشتر خوابش میومد راحت تر کنار میومد
ولی برای خواب روز خیلی زمان برد تا عادت کنه
بقیشو تو کپشن میگم 👇
مامان اَمیرحَسَــن💚 مامان اَمیرحَسَــن💚 ۲ سالگی
امروز دهمین روزه که پسرمو از شیر گرفتم..
من با شناختی که از پسرم داشتم روشِ تدریجی‌رو انتخاب کردم
که کمترین آسیب‌رو ببینه و راحت‌تر بپذیره..
اول از شیرِ روز شروع کردم و با کم کردنِ وعده‌های روزش و سرگرم کردن و بازی کردن و خوراکی و غذاهایی که دوست داشت موفق شدم که با گذشت ۲ هفته کامل با شیر روز خداحافظی کنیم و دیگه اصلا در طول روز سراغشو نمیگرفت..
برای شیر شب هم مثلا از هر ۵ باری که بیدار میشد برای شیر من ۲ بارشو بهش شیر میدادم و ما بقی‌رو روی پا تکونش میدادم که نوازشش میکردم تا خوابش میبرد..
رسید به دفعات آخر..
دوتا دونه انار دون کردم و هم خودم هم همسرم بهش سوره یاسین خوندیم و ثواب این ۲سال شیردهی‌رو تقدیم کردم به حضرت رباب س💚
برای آخرین توو بغلم گرفتمش و بهش شیر دادم و کلی نوازشش کردم..
براش دعای خیر کردم و از خدا خواستم این ۲ سال شیری که به پسرم دادم نور و محبت بشه توو وجودت از عشقِ اهل‌بیت ع❤
انار رو بهش دادم و خورد..(
شب اول گریه میکرد و یکمی بیقرار بود ولی از شب بعد انگار فهمیده بود که دیگه باید بدون شیر بخوابه و با کمی قصه و شعر و نوازش خوابش برد تا حالا که دهمین روزه و دیگه سراغشو اصلا نمیگیره و الحمدالله خواب شبش خیلی بهتر شده و راحت میخوابه🙂
این روزا رو به بهترین شکل برای شمایی میخوام که قصد دارید کوچولوتو از شیر بگیرید..
دعا میکنم خدا صبر و حوصله و توانتونو چندین برابر بکنه و با خاطره خوب از این مرحله عبور کنید❤🙂🤗